آینده ای را تصور کنید که در آن هر روز در راه رفتن به محل کار احساس انرژی و قدرت می کنید. آیا احساس اعتماد به نفس، دیدن فرصت های نامحدود در حرفه خود و استفاده از آنها شگفت انگیز نیست؟ چه می شد اگر عصبانیت و ناامنی مدت ها از بین می رفت؟ تصور کنید که با خوشحالی با همکاران و رئیستان صحبت می کنید و می دانید که هر روز شما را جلوتر می برد.
اگر شما
ساعتهای طولانی کار کنید به امید اینکه کسی متوجه شود اما هیچ اتفاقی نمیافتد
به اندازه کافی در دایره ها رفتم و به این فکر کردم که چگونه باید پاسخ می دادی
احساس میکنید که به تواناییهای خود عمل نمیکنید و این باعث رنجش شما میشود
پس از اینکه مشکلی پیش آمد میخواهید پنهان شوید
از صحبت کردن به جای خود می ترسید که باعث عصبانیت شما می شود
قبل از قرار ملاقات با رئیس خود و قبل از ملاقات احساس اضطراب می کنید زیرا می ترسید سرزنش شوید
سپس این دوره برای شما ساخته شد!
پس از سالها دور و بر چرخش، بالاخره آن ابزاری را کشف کردم که به من کمک کرد زندگیام را برای همیشه تغییر دهم. حالا می خواهم این راز را با شما در میان بگذارم! در این دوره به شما نشان خواهم داد که چگونه می توانید از ارتباطات غیر خشونت آمیز یا موثر به راحتی برای دستیابی به موفقیت بیشتر در کار استفاده کنید.
در این دوره آموزشی یاد خواهید گرفت که چگونه:
برای گفتگوهای سخت آماده شوید و مناقشات را به طور مسالمت آمیز و بدون ترس حل کنید
مشکلاتی را که مدتهاست اعصاب شما را به هم میریزد برطرف کنید
مطمئن شوید که هر روز احساس خوبی دارید
با همکاران و کارفرمایان خود به روشی مطمئن صحبت کنید
ناراحتی را پشت سر بگذارید و در محل کار احساس آرامش و قدرت کنید
فرصتی را باز کنید که قبلا غیرممکن به نظر می رسید
شما به:
دسترسی خواهید داشت18 درس ویدیویی، کوتاه و دقیق، با کاربرگهایی که به شما در تمرین کمک میکنند
داستانهای من برای نشان دادن نحوه عملکرد ارتباطات غیرخشونتآمیز
روال خود همدلی برای شارژ مجدد باتری
نکاتی برای فراگیران پیشرفته ارتباط بدون خشونت
آیا برای یک شغل موفق و کامل آماده هستید؟ من نمی توانم صبر کنم تا شما را در داخل ببینم.
موفقیت شما در اینجاست!
کاترینا
مربی والدین سلام ، من کاتارینا هستم ، مادر شاغل دو دختر فوق العاده در سن مدرسه ، در آلمان زندگی می کنم. من اینجا هستم تا به شما نشان دهم که چگونه با فرزندان خود صحبت کنید تا آنها را بشنوند و درگیر شوند ، از خشم و عصبانیت های بی پایان خودداری کنید و به کل خانواده احساس آرامش و حتی نزدیکی بیشتر از قبل کنید. چند سال پیش من واقعاً به عنوان یک مادر مشکل داشتم: - من بچه هایم را بیشتر از آنچه می توانستم بگویم دوست داشتم ، اما آنها من را دیوانه می کردند. - احساس کردم نمی توانم کنترل زندگی روزمره مان را در دست بگیرم و آن را آرام کنم. - من نیز احساس شکست می کردم: در حالی که مادران دیگر در یک لاته در مورد نحوه گوش دادن بچه هایشان و مطابق آنچه که به آنها گفته شد صحبت می کردند ، من به دنبال این بودم که آرزو می کنم زمان خواب صبح زود شروع شود. - چالش های دیگر مانند مهاجرت به یک شهر جدید ، رفت و آمد هر روز به یک شغل و مشکلات ازدواج نیز کار را آسان نکرد.
نمایش نظرات