سلام، من کن هستم. من سالهاست که به عنوان عکاس در سفر بودهام و پروژههای خودم و همچنین کار برای مشتریان را انجام میدهم. در این مدت مراحل مختلفی را طی کردم و با دوربین های مختلف روی موضوعات مختلف کار کردم. دوربین به من کمک کرد تا به عنوان یک شخص رشد کنم و با آن، در مورد اینکه می خواهم با عکاسی به کجا بروم، واضح تر شدم. مایلم برخی از آموخته هایم را به اشتراک بگذارم و الهام بخش شما باشم تا بتوانید قدم بعدی در سفر خود به عنوان یک عکاس بیابید.
در این کارگاه، از ابتدا شروع می کنیم و متوجه می شویم که عمدتاً فقط سه تنظیمات مهم در دوربین شما وجود دارد که باید از آنها مراقبت کنید. بنابراین اگر مبتدی هستید، این کارگاه می تواند شروعی برای شما باشد. اما همچنین اگر مدتی است که عکاسی کرده اید، این فرصتی است برای کاهش سرعت و یادگیری تمرکز بر روی آنچه واقعاً نیاز دارید و فقط حواس شما را پرت می کند. من میخواهم به شما کمک کنم تا آگاهی خود را نسبت به کاری که انجام میدهید افزایش دهید و به شما کمک کنم تا عمیقتر بروید. راه هایی را برای پیشرفت در عکاسی خود کشف کنید و دستخط خود را به آن بدهید. عکاسی شما تنها در صورتی می تواند خاص باشد که بتوانید قلب خود را برای کاری که انجام می دهید قرار دهید.
ما به نور و کیفیتهای مختلف آن، موقعیتهای مربوط به افراد و نحوه نزدیک شدن به آنها نگاه خواهیم کرد. من انواع مختلف دوربین و لنزها را به شما نشان خواهم داد. ما ترکیب، ارائه، انتخاب تصویر، ویرایش و موارد دیگر را مورد بحث قرار خواهیم داد.
عکاس بهتر شدن یک شبه یا پس از تماشای این کارگاه اتفاق نمی افتد. من می توانم چیزهایی را به شما توضیح دهم و به شما الهام بخشم، اما در نهایت، آنچه مهم است این است که بیرون بروید و عکس بگیرید. پس از پایان کارگاه، می توانید نتایج خود را برای من ارسال کنید و بازخورد شخصی خود را در مورد آنها دریافت کنید. جالب است، بیایید برویم!
در طول کارگاه، من به شما الهامهای زیادی برای کارهایی میدهم که میتوانید انجام دهید تا از همه چیزهایی که در اطراف فرآیندتان به عنوان یک عکاس است آگاه شوید. وقتی کارگاه را به پایان رساندید، می توانید تعدادی از تصاویر خود را برای من ارسال کنید و من یک بازخورد شخصی به شما ارائه خواهم کرد.
متولد سال 1987، من در غرب آلمان بین آتشفشان های خاموش، جنگل ها و مزارع بزرگ شدم. با اولین معلمم در عکاسی، به سراسر کشور سفر کردم و به گوشه های مختلف جامعه خود دسترسی پیدا کردم. خجالتی بودن را پشت سر گذاشتم و یاد گرفتم که با نجاران، دانشمندان و رئیسان تعامل داشته باشم.
در سال 2012، من شروع به کار با دوربین های آنالوگ و همچنین فرآیند توسعه و چاپ تصاویر سیاه/سفید در اتاق تاریک کردم. رابطه من با عکاسی از طریق این روش بازتابی از کار با انواع مختلف دوربین های قدیمی صمیمی تر شد. شروع کردم به درک عکاسی به عنوان چیزی که می توانم خودم را با آن بیان کنم و دیگران را به سفری بسوی مردم و روحشان ببرم.
مطالعات در Ostkreuzschule für Fotografie در برلین به من آموخت که حقیقت را در چیزها جستجو کنم، تا زمانی که هسته اصلی آنچه را که واقعاً به آن اهمیت میدهم، در زندگی و هنگام عکاسی پیدا کنم.
بودن در جاده ها، تغذیه خودم با برداشت های جدید از سرزمین ها و مردم همیشه برای من یک نیاز بوده است. آزادی رفتن به هر جایی که شهود مرا به ارمغان آورد، زندگی فقط با ضروری ترین چیزها، در طبیعت یا فرهنگ متفاوت، بخشنده ترین منبع خلاقیت و انرژی زندگی برای من است. امروز بین اروپا و بقیه دنیا رفت و آمد می کنم، عکاسی می کنم و عاشق زندگی هستم.
نمایش نظرات