دایاناند ساراسواتی متولد 12 فوریه 1824 - 30 اکتبر 1883، فیلسوف هندو، رهبر اجتماعی و بنیانگذار آریا ساماج، یک جنبش اصلاحی هندو بود. کتاب ساتیارث پراکاش او یکی از متون تأثیرگذار در فلسفه وداها و روشنگری افکار و وظایف مختلف انسان ها باقی مانده است. او اولین کسی بود که در سال 1876 فراخوان سواراج را با عنوان "هند برای سرخپوستان" مطرح کرد که بعداً توسط لوکمانیا تیلاک پذیرفته شد. او با تقبیح بت پرستی و عبادت آیینی، در جهت احیای ایدئولوژی های ودایی تلاش کرد. متعاقباً، فیلسوف و رئیسجمهور هند، اس. راداکریشنان، او را یکی از «سازندگان هند مدرن» و همچنین سری آروبیندو نامید.
او از کودکی سانیاسی (زاهد) و دانشمند بود. او به مرجعیت معصوم وداها اعتقاد داشت. دایاناندا از آموزه های کارما و تناسخ حمایت می کرد. او بر آرمان های ودایی برهماچاریا، از جمله تجرد و وفاداری به خدا، تأکید کرد.
از جمله کمک های دایاناندا مخالفت او با دست نخوردگی، ترویج حقوق برابر برای زنان و تفسیر او بر وداها از سانسکریت ودایی در سانسکریت و همچنین به زبان هندی بود.
کسانی که تحت تأثیر دایاناندا قرار گرفتند و از آنها پیروی کردند عبارتند از: مادام کاما، پاندیت لخ رام، سوامی شراداناند، شیامجی کریشنا وارما، کیشان سینگ، بهگات سینگ، وینایاک دامودار سوارکار، بهای پارماناند، لالا هاردایال، مادان لال دینگرا، رامیل پراساد. مهادف گوویند راناده، اشفق الله خان، مهاتما هنسراج، لالا لاجپات رای، یوگمایا نوپان، والابهای پاتل و دیگران.
دایاناندا ساراسواتی در دهمین روز کاهش ماه در ماه پورنیمانتا فالگونا (12 فوریه 1824) در یک خانواده هندو برهمن در تانکرا، منطقه کاتیاواد (منطقه موربی کنونی گجرات) به دنیا آمد. نام اصلی او مول شانکار تیواری (Trivedi، به شکل اصلی آن) بود، زیرا او در Dhanu Rashi و Mul Nakshatra متولد شد. پدرش کارشنجی لالجی تریودی و مادرش یاشادبایی نام داشت.
هنگامی که او هشت ساله بود، مراسم Yajnopavita Sanskara او برگزار شد که نشانه ورود او به آموزش رسمی بود. پدرش از پیروان شیوا بود و راه های پرستش شیوا را به او آموخت. همچنین به او اهمیت روزه داری آموختند. به مناسبت شیوراتری، دایاناندا تمام شب را به اطاعت از شیوا بیدار نشست. در یکی از این روزه ها، موشی را دید که نذری را می خورد و بر بدن بت می دوید. پس از دیدن این موضوع، از او پرسید که اگر شیوا نمی تواند در برابر موش از خود دفاع کند، پس چگونه می تواند ناجی جهان باشد.
مرگ خواهر کوچکتر و عمویش بر اثر وبا باعث شد تا دایاناندا در مورد معنای زندگی و مرگ فکر کند. او شروع به پرسیدن سؤالاتی کرد که پدر و مادرش را نگران کرد. او در اوایل نوجوانی نامزد کرده بود، اما تصمیم گرفت ازدواج برای او مناسب نیست و در سال 1846 از خانه فرار کرد.
دایاناند ساراسواتی نزدیک به بیست و پنج سال، از 1845 تا 1869، به عنوان یک زاهد سرگردان، در جستجوی حقیقت دینی گذراند. او متوجه شد که لذت از کالاهای مادی کافی نیست، بنابراین تصمیم گرفت خود را وقف فعالیت های معنوی در جنگل ها، عقب نشینی در کوه های هیمالیا و مکان های زیارتی در شمال هند کند. در این سالها به تمرین انواع یوگا پرداخت و شاگرد معلمی به نام ویراجاناند داندیشا شد. ویراجاناند معتقد بود که هندوئیسم از ریشه های تاریخی خود دور شده و بسیاری از اعمال آن ناپاک شده است. دایاناندا ساراسواتی به ویراجاناند قول داد که زندگی خود را وقف بازگرداندن جایگاه شایسته وداها در دین هندو کند.
مهارشی دایاناند مدافع این بود که همه انسانها به یک اندازه قادر به دستیابی به هر چیزی هستند. او گفت که همه مخلوقات پراجا یا شهروندان پروردگار متعال هستند. او گفت چهار ودا که عبارتند از ریگودا، یاجورودا، سامودا، و آتاروودا تنها منابع واقعی دارما هستند که توسط خداوند متعال در ابتدای هر خلقت نازل شده است، همچنین به این دلیل که آنها تنها دانش کاملاً حفظ شده و بدون تغییر با استفاده از سانسکریت هستند. عروضی یا چانداس و تکنیک های مختلف شمارش تعداد آیات با تکنیک های مختلف آواز ودایی. او میگوید، این سردرگمی در مورد وداها به دلیل تفسیرهای نادرست وداها به وجود آمد، و وداها علم را ترویج میکنند و از انسانها میخواهند که حقیقت نهایی را کشف کنند، که او در سراسر تفسیر خود بر وداها تأکید کرده است.
او آموزههای ده اوپانیشاد اصلی را نیز با شوتاشواتارا اوپانیشاد پذیرفت که بخش آدیاتما وداها را توضیح میدهد. وی همچنین گفت که هر منبعی، از جمله اوپانیشادها، باید تنها در حدی مورد توجه و پذیرش قرار گیرد که با آموزههای وداها مطابقت دارد.
او 6 متن ودانگا را پذیرفت که شامل دستور زبان و امثال آن برای تفسیر صحیح وداها است. او میگوید در میان متون دستوری سانسکریت، اشتتاذیایی پانینی و تفسیر آن، مهابهاشیا از ماهارشی پاتانجلی، متون معتبر کنونی باقیمانده هستند و سایر متون دستوری - جدید باقیمانده را نباید پذیرفت زیرا گیجکننده، ناصادقانه در یادگیری مردم هستند. وداها به راحتی.
نوازنده حرفه ای کارناکت | FluteKRISHNA MOHAN BHAGAVATULA یکی از هنرمندان برجسته در زمینه موسیقی کلاسیک هند است. وی از 19 سالگی به اجرای برنامه پرداخته و به خانواده ای از متخصصان موسیقی تعلق دارد. او از سنین بسیار لطیف در معرض هنرهای کلاسیک قرار گرفت. اولین کنسرت او با پدربزرگش لات بود. باگاواتولا راما کوتایا شستری ، که یکی از نمایندگان هاریکاتا بود ، در روح هنرهای کلاسیک هند جنوبی در ویزیاناگامار ، آندرا پرادش بود. از آن زمان ، دیگر به گذشته نگاه نشده است. وی سفرهای گسترده ای به هند و خارج از کشور داشته و مورد تشویق صاحب نظران و منتقدان قرار گرفته است. او جوایز و افتخارات بسیاری را از سازمان های برجسته مانند انجمن فرهنگی جنوب هند ، گروه فرهنگ ، دولت دریافت کرده است. از آندرا پرادش. ، SPICMACAY ، سانگیت سامارو ، و غیره آموزش موسیقی: از سن 6 سالگی بسیار لطیف ، او یادگیری ساز کلاسیک هند جنوبی "" را با راهنمایی لات شروع کرد. و Jayakumara Chary garu به مدت 6 سال. بعداً او استعدادی شگفت انگیز در هنر موسیقی آوازی کلاسیک نشان داد. به عنوان پدرش ، او در یک فضای موسیقی بزرگ شد و یک آموزش ابتدایی را تا وارنا زیر نظر پدرش گذراند. سپس او در سن 14 سالگی به فلوت کلاسیک Carnatic جذب شد و غیرت داشت که همان را با علاقه کامل یاد بگیرد. او همه راغاها را از آن زمان به بعد از ساز استفاده می کرد. او با سپاس از راهنمایی های برجسته و
نمایش نظرات