بافت شناسی،[راهنما 1] همچنین به عنوان آناتومی میکروسکوپی یا میکروآناتومی نیز شناخته می شود، شاخه ای از زیست شناسی است که آناتومی میکروسکوپی بافت های بیولوژیکی را مطالعه می کند بافت شناسی همتای میکروسکوپی آناتومی ناخالص است که به ساختارهای بزرگتر قابل مشاهده بدون میکروسکوپ نگاه می کند.[ 5][6] اگرچه میتوان آناتومی میکروسکوپی را به ارگانولوژی تقسیم کرد، اما مطالعه اندامها، بافتشناسی، مطالعه بافتها و سیتولوژی، مطالعه سلولها، اما استفاده مدرن همه این موضوعات را در حوزه بافتشناسی قرار میدهد. در پزشکی، هیستوپاتولوژی شاخه ای از بافت شناسی است که شامل شناسایی و مطالعه میکروسکوپی بافت بیمار است.
چهار نوع اساسی از بافتهای حیوانی وجود دارد: بافت ماهیچهای، بافت عصبی، بافت همبند و بافتهای اپیتلیال
همه بافتهای حیوانی زیرگروههایی از این چهار نوع بافت اصلی در نظر گرفته میشوند (برای مثال، خون به عنوان بافت همبند طبقهبندی میشود، زیرا سلولهای خونی در یک ماتریکس خارج سلولی، پلاسما معلق هستند)
اپیتلیوم
اپیتلیوم ساده
اپیتلیوم سنگفرشی ساده
اپیتلیوم مکعبی ساده
اپیتلیوم ستونی ساده
اپیتلیوم ستونی شبه طبقه بندی شده
اپیتلیوم طبقه بندی شده
اپیتلیوم سنگفرشی طبقه بندی شده
اپیتلیوم مکعبی طبقه بندی شده
اپیتلیوم ستونی طبقه بندی شده
اپیتلیوم انتقالی
غدد چند سلولی
بافت عضلانی
عضله صاف
عضله اسکلتی
عضله قلب
بافت همبند
بافت همبند عمومی
بافت همبند شل
بافت همبند متراکم
بافت همبند خاص
غضروف
استخوان
خونساز
خون
لنف
بافت عصبی
سیستم عصبی مرکزی
سیستم عصبی محیطی
گیرنده های ویژه
چهار نوع اساسی از بافت انسانی را می توان با استفاده از تکنیک های مختلف بافت شناسی رنگ آمیزی و مشاهده کرد. اپیتلیوم، بافت همبند، بافت عضلانی و بافت عصبی مشترکاتی دارند اما پس از رنگ آمیزی از نظر ساختاری بسیار متمایز به نظر می رسند. هر لکه برای برجسته کردن یک ویژگی یا جزء مهم در یک نوع بافت وجود دارد. به عنوان مثال، یکی از رایج ترین لکه ها، هماتوکسیلین، یک رنگ پایه است که پروتئین ها را به رنگ آبی رنگ می کند، در حالی که ائوزین پروتئین ها را به رنگ صورتی رنگ می کند. این دو لکه معمولاً با هم برای تعریف اندامک ها و پروتئین های درون سلولی استفاده می شوند. به دلیل تنوع پروتئینهای موجود، برخی از لکهها برای برجسته کردن یک پروتئین خاص ایجاد شد که این بررسی در بخشهای بعدی به آنها اشاره خواهد کرد. مزیت استفاده از لکه مخصوص این است که می تواند پروتئین خاص را به خوبی برجسته کند. با این حال، به دلیل خاص بودن آن، سایر ساختارها دیده نمی شوند. به همین دلیل، اغلب اسلایدهای متعددی از یک نمونه داده شده ایجاد می شود تا بتوان لکه های متعددی را برای جمع آوری طیف کامل اطلاعات مورد نیاز انجام داد.
تقریباً تمام لکههای بافتی روی بافتی که از بدن برداشته شده است انجام میشود. با این حال، در موارد نادر، لکههای بسیار تخصصی به نام لکههای حیاتی میتوانند بر روی بافت باقیمانده در بدن اثر بگذارند. این لکهها برای شناسایی انواع خاصی از بافت و شناسایی بافت غیرطبیعی استفاده میشوند، بنابراین بیوپسی بعدی میتواند در به دست آوردن بافت غیر طبیعی دقیقتر باشد
آماده سازی بافت
قبل از اینکه رنگآمیزی خاص رخ دهد، نمونههای بافت باید در مراحل زیر آمادهسازی شوند: تثبیت، پردازش، جاسازی، برش، و گاهی اوقات بازیابی آنتیژن. در آزمایشگاه های بافت شناسی مدرن، بیشتر این مراحل به صورت خودکار انجام می شوند.
. تثبیت: فیکساسیون از مواد شیمیایی برای حفظ ساختار بافت به شکل طبیعی آن استفاده می کند و آن را از تخریب توسط پروتئین های اتصال متقابل برگشت ناپذیر محافظت می کند. اگرچه چندین فیکساتور تخصصی موجود است، فرمالین بافر خنثی یک انتخاب رایج برای این مرحله است. مرحله تثبیت برای بقیه مراحل رنگ آمیزی بافت شناسی حیاتی است زیرا با حفظ ترکیب شیمیایی بافت، نمونه سخت شده و مرحله برش را آسان می کند. پارافین-فرمالین یک تثبیت کننده موثر دیگر است. مزیت آن این است که فیکساتور انتخابی برای رنگ آمیزی ایمنی است. با این حال، در زمان تثبیت نیاز به آماده سازی دارد. بوئین یک تثبیت کننده است که به دلیل حفظ عالی هسته های ظریف و گلیکوژن برای بررسی جنین و بافت مغز استفاده می شود. نقطه ضعف آن این است که بافت های کلیه را به خوبی حفظ نمی کند و همچنین ساختار میتوکندری را مخدوش می کند.[1]
آبگیری: افزودن اتانول باعث کم آبی نمونه می شود. آب را از نمونه خارج کرد و بافت را برای میکروسکوپ نوری نهایی سخت تر کرد. پس از استفاده از اتانول، و پس از اتمام آبگیری بافت، از زایلن برای حذف اتانول استفاده می شود.[1]
Embedding: جاسازی فرآیند قرار دادن نمونه در یک موم پارافین یا یک رزین پلاستیکی برای بهبود فرآیند استخراج ساختارهای سلولی است. اگر هدف انجام رنگآمیزی ایمنی باشد، این مرحله باید با احتیاط انجام شود، زیرا موم پارافین از نفوذ آنتیبادیها جلوگیری میکند و منجر به نتیجه نادرست میشود.[1]
برش: برش شامل نصب نمونه بر روی میکروتوم و برش آن به بخش است. ضخامت ترجیحی 4-5 میکرومتر است تا بتوان آن را رنگ آمیزی کرد و برای بررسی روی لام میکروسکوپ قرار داد.[1]
بازیابی آنتی ژن: این مرحله برای بازیابی آنتی ژن هایی است که می توانستند در مراحل تثبیت و جاسازی پوشانده شده باشند. اگر پیوند متقابل پروتئین ها محل های آنتی ژن را پنهان کند، ممکن است پاسخ ایمونوهیستوشیمی به اندازه قوی وجود نداشته باشد. بازیابی آنتی ژن از طریق گرم کردن و روش های پروتئولیتیک برای شکستن پیوندهای متقاطع و آشکار کردن اپی توپ ها و آنتی ژن هایی که قبلا پوشانده شده بودند به دست می آید.[1] اگرچه این مرحله خطر دناتوره کردن فیکساتور و خود آنتی ژن را به همراه دارد، اما یک روش بازیابی موفق آنتی ژن می تواند به شدت رنگ آمیزی ایمنی بسیار مؤثرتر منجر شود.
دامپزشک نویسنده مربی فناوری اطلاعات من به علم و فناوری پزشکی به عنوان یک یادگیرنده و به عنوان علاقه مند هستم. مربی خواندن و نوشتن سرگرمی واقعی من است. موفق باشید من را به دامپزشکی بفرستید قاهره مصر من در رشته دامپزشکی تحصیل کردم و در رشته میکروبیولوژی به عنوان فوق لیسانس ادامه دادم به عنوان دامپزشک و متخصص آزمایشگاه کار کردم. برای یادگیری تکنیک آزمایشگاهی الایزا PCR هیستوپاتولوژی وقت می گذارم من شیمی بالینی خواندم من آن را ارزشمند می دانم برای کمک به تشخیص هماتولوژی جالب است من در مقایسه گروه خونی گونه ها لذت می برم. و زندگی آنها من کانالی دارم که در مورد آنها به زبان عربی و انگلیسی صحبت می کند فناوری اطلاعات و یادگیری الکترونیکی این روزها علاقه من در کنار خواندن و نوشتن و آزمایشگاه است آموزش ابزار ما برای انتقال تجربه به دانشآموزانمان است، امیدواریم در آیندهای پر از چالشها بهتر شوند
نمایش نظرات