اندی برای مجسمه سازی به مدرسه می رفت و به طور کلی از همه چیز دیجیتالی دور نگه داشته می شد. در طول تحصیلاتش زیر نظر چندین مجسمه ساز کار کرد و واقعاً ذائقه خود را برای کل کار از دست داد، زیرا دید که ساختن آن در آن صنعت چقدر سخت است. یک روز او یک دوربین دیجیتال خراب پیدا کرد. او آن را به خانه برد و شروع به تیراندازی به اطراف کرد. او آن را دوست داشت و عکاسی را دنبال کرد. او یک شغل دستیاری پیدا کرد و در نهایت منجر به روتوش شد. هنگامی که او شروع به کار در فتوشاپ کرد، غریزه هنری او شروع به تحریک کرد. او شروع به ورود به نقاشی دیجیتال کرد. از آنجا تا زمانی که او به طور تصادفی به بسته های مدل سازی سه بعدی برخورد کرد، مسئله زمان بود. او اولین باری را که ZBrush را باز کرد به یاد میآورد و فکر میکرد: «اوههه، این چیزی بود که من برای آن در نظر گرفته بودم.» با یک کلیک ماوس، تمام ساعت های بی شمار مطالعه و مجسمه سازی ناگهان از حالت هدر رفته به موضوع مرتبط تبدیل شد. از آن لحظه، در اتاق زیر شیروانی غبارآلود، دیگر نگاهی به عقب نبود.
نمایش نظرات