مانند همه دوره های دیگر. بر خلاف هر دوره دیگری
56 تکنیک متقاعدسازی و تأثیرگذاری نخبگان پیشرفته را از 5 سال مربیگری تأثیر و عملکرد من برای مدیران ارشد در انواع مختلف موقعیتهای فروش بیاموزید. من یک کارآفرین 2 برابری تحت حمایت MIT هستم که مربی مهارت های مذاکره و روانشناسی متقاعدسازی شده است و با پروفایل های مختلف کار کرده است (و مذاکره کنندگان بهتری برای آنها ایجاد کرده است) و اگر به دنبال بهبود تأثیرگذاری خود هستید، برای فروش حرفه ای یا فقط در مورد چگونگی به دست آوردن دوستان و تأثیرگذاری بر مردم بیشتر بدانید.
این دوره برای چه کسانی است
مدیرعامل برتر در تلاش برای بستن فروش سازمانی هستند؛
مدیران برتر تلاش میکنند تا طرحها را به مدیران اجرایی و اعضای هیئت مدیره «فروش» کنند؛
برترین نمایندگان املاک و مستغلات در تلاش برای بستن خریداران املاک میلیون دلاری هستند؛
سیاستمدارانی که تلاش می کنند ابتکارات را به عنوان اجماع بفروشند؛
مدیران صندوق های تامینی میلیارد دلاری AuM در تلاش برای جذب سرمایه از تخصیص دهندگان هستند؛
همه انواع دیگر موقعیتهای متقاعد کردن و تأثیرگذاری (مثلاً شوهری که سعی میکند تعطیلات رویایی خود را به همسرش «بفروشد»؛
در طول تجربهام در آموزش و روانشناسی متقاعدسازی/تأثیرگذاری/مهارتهای مذاکره، چارچوبی را با نخبگانترین مهارتهای متقاعدسازی و تکنیکهای تاثیرگذاری خود برای استفاده برای فروش گردآوری کردهام و همه آنها را در این مورد با شما به اشتراک خواهم گذاشت. دوره. علاوه بر روشهای متقاعدسازی خالص و تأثیرگذاری، چندین جایزه برای کمک به تثبیت این درسهای تأثیرگذاری وجود دارد.
این تکنیکها از اصول روانشناختی مشابهی استفاده میکنند که توسط دانشمندان متقاعدسازی و فروشندگان ماهر به کار گرفته شدهاند. برای مثال، تکنیکهای زیادی مشابه تکنیکهای رابرت سیالدینی، کریس ووس و/یا گرانت کاردون خواهید دید، اما اینها عناصر متقاعدسازی روانشناختی عمیقتر و کلیتر خواهند بود (از "عمومی" نترسید - ما آنها را به کار خواهیم برد و کاربردهای بسیار خاص این موارد را بررسی کنید). آزمایش شده و در شدیدترین شرایط ثابت شده است.
اجازه دهید به شما بگویم... همه چیز
بعضی از مردم - از جمله من - دوست دارند بدانند در یک بسته چه چیزی دریافت می کنند.
منظورم از این، همه چیزهایی است که در بسته وجود دارد.
بنابراین، در اینجا فهرستی از همه چیزهایی که این دوره پوشش می دهد آمده است:
اینکه چگونه چیزی منحصر به فرد به نظر برسد، آن را متقاعدتر میکند، دسترسی به آن را محدود میکند یا کمبود بیشتری ایجاد میکند؛
چقدر دسترسی محدود و کمبود کار می کند، با وادار کردن مردم به مبارزه برای چیزی به دلیل نداشتن زمان یا فرصت کافی، با تحت فشار قرار دادن آنها برای تصمیم گیری، یا به نظر می رسد که با افراد یا نهادهای انحصاری یا نخبه مرتبط هستند.
>تأثیر روانی «حذف مجوزها» چگونه کار میکند، با قطع خروج کسی قبل از اینکه حتی به آن فکر کند؛
چگونه میتوان با استفاده از "محدودیتهای چرخشی" کمبود مصنوعی ایجاد کرد - دورههای کمبود همراه با دورههای غیرکمیابی؛
چگونه تخصص باعث می شود چیزی هدفمندتر و "فقط برای شما" به نظر برسد، حتی اگر آن چیز در واقع عمومی باشد.
چگونه کاهش تعداد کارهایی که انجام میدهید و افرادی که آنها را برای آنها انجام میدهید (مثلاً با استفاده از قانون 20/80) میتواند به شما کمک کند تخصصیتر شوید؛
نحوه عملکرد "اثر پیشرفته" - مردم همیشه مطالب "پیشرفته" را ترجیح می دهند، حتی اگر تازه کار باشند؛
رازداری چگونه کار میکند، با داشتن مراحل غیرعلنی یا محرمانه برای یک فرمول - یا انواع رمز و راز آن - داشتن هالهای از رازداری در اطراف خود، و نه کار شما - یا دانش پیشتاز، اولین کسی که چیزی را فاش میکند.
تکنیک «تشخیصی» چگونه کار میکند، بهدستآوردن اطلاعات و بهنظر میرسد یک مرجع با حفظ چارچوب «مشاور مورد اعتماد»؛
نحوه عدم دلبستگی، با سیگنالدهی فراوان، و تکنیک افراطی "علامت دادن پرهزینه" - آسیب رساندن عمدی به خود فقط برای اینکه نشان دهید میتوانید آن را انجام دهید)؛
شفافیت نامطلوب چگونه کار میکند - صادق بودن حتی در مورد چیزهایی که مخالف شما هستند، که شما را به یک مرجع بیشتر تبدیل میکند، و تغییرات خاص (نقصهای کوچک، فرصتهای دیگر، یا هزینه فرصت همراهی با شما)؛
کاربردهای پیشرفته شفافیت نامطلوب، از جمله خودخواسته بودن، سرزنش کردن خود برای اشتباهاتی که مرتکب میشوید، یا عقبنشینی ناخوشایند (برگشت برای تصحیح موارد نادرستی که در گذشته گفتهاید)؛
نحوه کارکرد اقتدار نمایش داده شده - با داشتن یک شی یا شخص دیگری به جای خودتان ستایش شما را میخواند، کمتر مغرضانه به نظر میرسد؛
اشکال مختلف اقتدار نشان داده شده، از جمله معرفی افراد دیگر، اشیایی مانند جوایز/دیپلم ها، معاشرت با افراد یا مؤسسات با ارزش، خود تصویر شما و رفتار شما از نظر موقعیت؛
تاکتیک دستکاری "بافندگی" - انتخاب گروهی از متخصصان، به عنوان مثال برای یک مجموعه مصاحبه، و سپس درج نظر خود به همراه نظر آنها برای اینکه سعی کنید به نظر برسید که در یک لیگ یا گروه هستید؛
مفهوم "تئاترها"، از جمله سالنهای امنیتی - موقعیتهایی که ممکن است واقعاً هیچ کاری انجام نشود، اما ظاهر چیزی همه چیز است؛
اشتباهات نامگذاری و برچسبگذاری چگونه کار میکنند - نسبت دادن برچسبهای خاص برای کاهش یک شخص یا چیز به آن برچسب، و چگونه بودن یا نبودن یک نام بر شخصیسازی یا بیشخصیتکردن شخص یا چیزی تأثیر میگذارد؛
(30 توصیف تکنیک به دلیل محدودیتهای طول متن Udemy حذف شده است)؛
چگونه با استفاده از کلمات (مانند "ساده"، "سریع"، "سریع"، "فقط 2 مرحله"، "دسترسی فوری")، با آوردن ساختار ("این 3 مرحله آسان") یا با پیش گرفتن مشکلات و حذف آنها ("اگر نمی دانید چگونه پرداخت کنید، به صفحه ABC مراجعه کنید")؛
چگونه اصل قصد اجرا، شخص را مجبور میکند تا نحوه انجام کاری را تجسم کند، که باعث میشود احتمال انجام آن کار بیشتر شود زیرا تلاش ذهنی کمتری انجام میشود.
نحوه نشان دادن پیشرفت و ضرر برای تغییر تلاش ذهنی چیزی (هر دو نشان دهنده تمام پیشرفت های انجام شده تا کنون، ایجاد تعصبات کاهش هزینه، یا نشان دادن ضرر برای ایجاد بیزاری از ضرر)؛
حذف خروجی ها چگونه کار می کند، با حذف مجوزهای شخص برای انجام کاری؛
چگونه از کادربندی برای تغییر مقدار ظاهری چیزی استفاده کنیم (آیا یک برنامه barebones یک برنامه "پایه" است یا برنامه ای که می توانید "تمرکز" کنید و "چند کار را به خوبی انجام دهید"؟)؛
نحوه استفاده از زمینه برای تغییر ارزش نسبی چیزی (چیزی که 1000 دلار است گران به نظر می رسد. اما اگر 2000 دلار با 50٪ تخفیف باشد، ناگهان بسیار ارزشمند است)؛
نقش تضاد ادراکی در ارزشمند جلوه دادن چیزی؛
چگونه از لنگر انداختن شدید برای تقویت کادربندی خود استفاده کنید (به جای ذکر قیمت 10 هزار دلاری، قیمت 30 هزار دلاری را ذکر کنید که فقط برای شخص به 10 هزار دلار کاهش می یابد. قیمت یکسان است، اما آنها ارزش آن را بسیار بیشتر می کنند. );
چگونه تغییر مجموعه گزینه ها ارزش چیزی را تغییر می دهد (کتاب 20 دلاری را با کتاب های 10 دلاری مقایسه کنید - گران است. آن را با کتابچه های فنی به ارزش 70 دلار مقایسه کنید - بسیار ارزان)؛
نحوه کارکرد افکت گزینه میانی - مردم معمولاً گزینه میانی را در یک گروه انتخاب میکنند - بنابراین میتوان با استفاده از "گزینههای فریبنده"، گزینهها را برای راهنمایی فرد دستکاری کرد؛
چگونه مجموعه گزینه را برای تقویت موقعیت خود از نظر بهترین/اولین/تنها تغییر دهید (شما ممکن است "یکی از بهترین" کارکنان بخش خود باشید، اما ممکن است "بهترین" 40 ساله باشید. -کارگر قدیمی در بخش شما)؛
نقش برجسته در ارزش چیزی - هر چه بیشتر برجسته شود، افراد بیشتر آن را به خاطر می آورند. استفاده از گزاره های پررنگ، نام های پررنگ، محرک های فراطبیعی یا اثر عجیب و غریب؛
نحوه برجستهسازی در ارائهها از طریق افکت اوج پایان (افراد برجسته و پایان را به خاطر میآورند) یا اثر تازگی-اصل (افراد ابتدا و پایان را به یاد میآورند)؛
نقش برچسبگذاری قصد در بسته شدن (اجبار کردن شخص به بیان اینکه قرار است چه کاری انجام دهد، یا به طور فعال یا با استفاده از انتخاب فعال - "من این کار را انجام خواهم داد" به جای اینکه فقط "بله" پاسخ دهد)؛
>اثر قفل در آینده، که ناشی از تعصب کاهش زمان است. دادن یک امتیاز کوچک در زمان حال در مقابل قفل شدن او برای آینده؛
چگونه توجیهها چیزی را قانعکنندهتر میکنند - در حالت ایدهآل، توجیههای متناسب، اما چقدر توجیههای ساده - "من به این نیاز دارم فقط به این دلیل که" همیشه بیشتر متقاعد میشود؛
ملاحظات در متقاعد کردن افراد احساسی و منطقی (تمرکز بر بهبود "سبد" چیزهای ارائه شده، صرف نظر از ارزش آنها، در مقابل بهبود عناصر منطقی پیشنهاد مانند قیمت)؛
برانگیختن چندین دلیل یا مثال چگونه کار میکند، با اینکه کسی چیزی را کم و بیش دوست داشته باشد؛
Kingmaker (مدیر و مربی مورد حمایت MIT) من دارای چیزی هستم که می تواند به عنوان مربی بعنوان پیشینه غیر متعارف شناخته شود. من از روانشناسی یا پزشکی نمی آیم. در واقع ، من از فن آوری آمده ام. من دو استارت آپ فناوری ایجاد کردم که با پشتیبانی شتاب دهنده راه اندازی MIT-Portugal IEI و پس از تبدیل شدن به سرآمد اطلاعاتی آن ، به ارزیابی های میلیونی رسیدند. پس از سالها مربیگری و راهنمایی بنیانگذاران استارتاپ در زمینه مدیریت استعداد ، مدیریت عاطفی ، نفوذ و اقناع ، در میان موضوعات دیگر ، من با درخواست مدیران و سرمایه گذاران ، مانند سرمایه گذاران خطرپذیر ، با مشکلات پیچیده تر ، در مقیاس بزرگ ، شروع به کار کردم. پس از سالها کار اجرایی ، تخصص در مربیگری متخصصان مدیریت دارایی را شروع کردم. با امضای اولین مدیر صندوق / مشتریان CIO ، من شروع به تطبیق عملکرد و تأثیر تکنیک های خود برای اهداف مانند مدیریت استعداد برای نخست وزیران و تحلیلگران ، جمع آوری کمک مالی از تخصیص دهندگان ، هدایت موثر یک تیم و ارزیابی صحیح استعداد برای جبران / ارتقا promotion / تخصیص کردم افزایش.
Vasco Patrício Executive Coachingروانشناسی بنیانگذار و بهینه سازی راه اندازی مربیگری اجرایی برای افراد برتر سطح C ، VP ها و رهبران ارشد شرکتها. لمس موضوعات مختلف از مدیریت استعداد تا رهبری و سایر موارد. ما کار خود را با مربیگری بنیانگذاران استارتاپ آغاز کردیم (نام پروژه در آن زمان The Rewired Founder بود ، با مشارکت بنیانگذاران سیلیکون ولی و سرمایه گذاران VC). ما بیشتر با مدیران صندوق های سرمایه گذاری و مدیر عامل دستگاه های پزشکی کار می کنیم ، اگرچه در بسیاری از صنایع دیگر با مدیران مربوطه کار کرده ایم.
نمایش نظرات