اگر انسان ها کامپیوتر بودند، سخت افزار حیوانی و نرم افزار است؟ قصه می گویم. بدن جانوران ما در چند هزار سال گذشته تغییرات بسیار کمی داشته است، اما نرم افزار ما کمی تغییر کرده است. با هر نسلی، روایت تغییر می کند. داستان های جدید جایگزین داستان های قدیمی تر می شوند. بنابراین بزرگترین تفاوت بین انسان ها و حیوانات توانایی ما در داستان گویی است. اما همچنین توانایی ما برای باور به داستان های تخیلی. بنابراین سخت افزار ما میمون است اما نرم افزار ما داستان سرایی است.
در این دوره، من داستان ادبیاتی را که شامل 4000 سال تاریخ باورنکردنی داستانسرایی است، برای شما تعریف میکنم. تا پایان این ویدیو، تمام آثار بزرگ ادبیات، جنبش های ادبی و همچنین برخی از ادبی ترین ذهن ها را از سراسر جهان خواهید شناخت. این ویدیو دارای 3 قسمت اصلی و 11 بخش است.
در قسمت 1 به اساسی ترین سوال پاسخ خواهم داد. چرا انسان ها تنها گونه ای هستند که داستان می گویند؟ داستان ها چه کارکردی در تکامل ما دارند؟ من همچنین برخی از رویدادهای مهم در تاریخ را برجسته خواهم کرد که نحوه داستان گویی ما و جنبش های ادبی 4000 سال گذشته را شکل دادند.
در قسمت 2، من به منشا داستان سرایی و چگونگی ریشه یابی آن در طبیعت می پردازم. اساسی ترین اتفاق در زندگی انسان، مرگ یا آگاهی از آن است. بنابراین در این بخش، داستان سرایی را در چهار بخش با موضوع مرگ، جنگ، سکس و خنده بحث خواهم کرد. به عبارت دیگر، انسان ها با درک مرگ از خواب بیدار شدند، بنابراین اولین داستان ها داستان های فناپذیری و جاودانگی است. سپس ما انسانها به جنگها رفتیم و حماسههایی نوشتیم که از نابودی یک امپراتوری ناله میکردیم یا پیروزیهای آنها را جشن میگرفتیم. از آنجایی که فاتحان غنایم را به دست آوردند و ما برای گفتن داستان های جنسی و جفت گیری حرکت کردیم، عاشقانه به موضوع مهم داستان سرایی تبدیل شد. به عبارت دیگر نحوه ملاقات پسرها با دختران. با سکس، خنده آمد، بنابراین داستان سرایی ما را از طریق کمدی سرگرم کرد.
در قسمت 3، از داستانهای ناشی از طبیعت به سمت داستانهای انسان محور حرکت میکنیم، مانند زمانی که داستانگویی با عقلانیت و انسانگرایی روبرو میشود. بنابراین به جای خدایان و طبیعت، ما انسان ها صاحب سرنوشت خود شدیم. عصر عقل همچنین منجر به یک جنبش ضد روشنگری رمانتیسم شد که ما را به طبیعت بازگرداند. سپس رئالیسم آمد، که در آن مردم عادی قهرمان داستانها شدند، نه یک پادشاه یا ژنرال. سپس به طبیعت گرایی رفتیم که در آن زیست شناسی تکاملی به پنجره ای تبدیل شد که از طریق آن داستان ها روایت می شود. به دنبال آن مدرنیسم بود که در آن ما از طریق روانشناسی داستان می گفتیم. و در نهایت رئالیسم جادویی که ما را به انسان های اولیه بازگرداند، زمانی که خدایان و شیاطین در داستان های ما دخالت می کردند.
در قسمت 4، ما دوباره از اومانیسم به چیزی که پساانسانیسم نامیده می شود، دور می شویم. در اینجا کل ایده حقیقت گفتن زیر سوال می رود. اگر اومانیسم سعی کرد چیزهایی را روشن کند که انسان ها تنها خدایان روی زمین هستند، پستانسان گرایی و پست مدرنیسم که بخشی از آن توسط فیزیک کوانتومی تغذیه می شود، آب را گل آلود می کند تا ما با وجود پیشرفت علمی و تکنولوژیکی یا در برخی موارد دیگر نمی دانیم چه خبر است. به همین دلیل.
در این دوره، قهرمان واقعی انسان یا دیو یا جانور نیست، بلکه قهرمان واقعی خود ادبیات یا داستان سرایی است. فناپذیری انسان ها داستان سرایی را به وجود آورد. درگیری ها به آن سوخت و انرژی می بخشید. طعم و مزه اضافه جنسی خنده باعث انعکاس آن شد. سپس دلیلی برای تسلط بر داستان سرایی، از طریق واقعیت فیزیکی، حقایق بیولوژیکی، عمق روانشناختی و در نهایت تفکر جادویی کوانتومی به وجود آمد. و امروزه ادبیات کمی درهم به نظر می رسد زیرا حقیقت گویی را زیر سوال برده است. می توان گفت ادبیات از آلزایمر پیری رنج می برد. بنابراین سوال این است که آیا ادبیات و داستان سرایی می توانند از روبات ها جان سالم به در ببرند؟
یک مقاله کوتاه برای توضیح آینده داستان نویسی و ادبیات بنویسید. برای تکمیل تکلیف، ممکن است بخواهید این سوال را از خود بپرسید: خواستهها یا هوسهای انسان امروزی چیست؟ رسیدن به سیارات دیگر، ملاقات با بیگانگان، ایجاد یک ماشین قدرتمند، اما آرزوی نهایی، همان ولع، ما هنوز از طلوع زمان تغییر نکرده ایم. آرزو می کنیم که بتوانیم عمر طولانی داشته باشیم و شاد باشیم.
به جز نشان دادن عمیق ترین خواسته هایمان، کارکردهای دیگر داستان سرایی چیست؟ چه ارتباطی بین داستان سرایی و وضوح ذهن وجود دارد؟ یا داستان ها چگونه به ما انگیزه می دهند؟ و در نهایت چگونه داستان سرایی می تواند به ما کمک کند تا از ربات ها و فناوری هوش مصنوعی زنده بمانیم؟
این دوره به شما کمک می کند تا این سؤالات را درک کنید و به پاسخ های محکمی در مورد آینده داستان سرایی برسید.
نمایش نظرات