در این کلاس شما اولین قدم طراحی مد را خواهید آموخت: پیدا کردن الهام.
اغلب، این میتواند چالشبرانگیزترین مرحله باشد، اما من شما را از طریق فرآیندی که برای منبع الهام از آن استفاده میکنم و آن را به چیزی معنادار و زیبا ترکیب میکنم که در واقع میتوانید آن را به یک طراحی مد کاربردی تبدیل کنید، هدایت میکنم.
>من به شما یاد خواهم داد که چگونه فراتر از استفاده مجدد تحت اللفظی خود الهام بروید و چگونه الهام خود را به طرحی متصل کنید که برای مصرف کننده شما مناسب است. با بسته بندی همه اینها، این کلاس را با یک دیدگاه شخصی تعریف شده برای مجموعه خود ترک خواهید کرد.
آنچه خواهید آموخت
کاری که شما انجام خواهید داد
چه در واقع در حال طراحی یک مجموعه هستید یا فقط به دنبال درک این فرآیند هستید، در این کلاس این فرصت را خواهید داشت که تابلوی خلق و خوی طراحی مد خود را با تصاویر، یک پالت رنگ و یک روایت ایجاد کنید.
تابلوی خلق و خوی طراحی مد خود را ایجاد کنید
پیدا کردن الهام
همانطور که همه ما می دانیم، الهام می تواند زمانی که کمتر انتظارش را نداریم و در مواقعی از غیرمنتظره ترین مکان بیاید. زمانی که خود را در روال هایی مانند کار، مدرسه، گفتگوهای مشابه با افراد مشابه می یابیم، باز کردن خود در برابر دنیای اطراف می تواند به یک چیز دشوار تبدیل شود. به عنوان یک فرد خلاق، دنیا به شما نگاه می کند تا راه های جدیدی برای تفسیر دنیای اطراف خود بیابد. همانطور که گفته شد، مهم است که همیشه آماده الهام باشید (تقریباً خود را یک پزشک در حال حاضر در نظر بگیرید!). نگه داشتن گوشی هوشمند خود در جیب پشتی و دفترچه طراحی در کیف راههای عالی برای ثبت زندگی در حال حرکت هستند. همه ما میتوانیم در مکانهای مشابهی به دنبال الهام بگردیم: موزهها، فیلمها و کتابها، اما عنصری که کار شما را برجسته میکند، تفسیر شخصی شما از آن چیزها است.
رسانه خلاق شما هر چه باشد. مد، فضای داخلی، فیلم و غیره، این زمان آن است که حریص باشید و هر چیزی و هر چیزی که به شما علاقه دارد را به چنگ آورید. در این مرحله، من ناخودآگاه شروع به دیدن مضامینی کردهام که به سمت آنها گرایش دارم، اگرچه ممکن است یک یا دو ایده مد به ذهنم خطور کرده باشد، اما مراقب هستم که در فرآیند ایده اولم خیلی زود خود را نبندم. ویرایش بعدا انجام خواهد شد. اگر بیشتر لمسی هستید، میتوانید از اشکهای مجله، نمونههای پارچهای و سایر اشیاء پیدا شده که مربوط به الهام شما هستند استفاده کنید. اگر ترجیح میدهید مودبورد خود را به صورت دیجیتالی ایجاد کنید، بهتر است همه چیز را در یک پوشه بزرگ بیندازید و بگذارید ایدهها قبل از شروع فرآیند ویرایش بجوشد.
پوشههای فرعی برای تصاویری که به مشتری هدف، داستان رنگی، شبح، الهام اولیه و الهام ثانویه شما مربوط میشود، بسازید.
"مشتری هدف" - اینها تصاویری هستند که مشتری ایده آل شما را نشان می دهند. سن او، سبک او، علایقش. آیا او یک پسر بچه است یا یک دختر دختر است؟ آیا او در دهه بیست و چهل ساله اش است؟ آیا او مامان خانه نشین است؟ دانشجوئه؟ چه مارک های دیگری می پوشد؟ همه اینها سؤالات مهمی هستند که باید به آنها پاسخ دهید تا مشخص کنید که قصد دارید چه کسی لباس بپوشید و آنها واقعاً از شما چه می خواهند. تعیین تفاوت بین مصرف کننده مورد نظر و مصرف کننده واقعی مهم است. در صنعت مد، این یک شوخی است که هدف همه ما لباس پوشیدن صاحبان گالری ها و سردبیران مجلات است. اما باور کنید، آنها به اندازه کافی لباس دارند.
"داستان رنگ" - تصاویری که داستان رنگی مورد نظر شما را در کل مجموعه شما منتقل می کنند.
"Silhouette" - تصاویری از نوع فرم و شکلی که دوست دارید مجموعه شما داشته باشد. آیا باریک و شلخته است؟ پر و زنانه است؟ دانستن سیلوئتی که می خواهید به شما کمک می کند مجموعه ای منسجم را طراحی کنید و محدودیت هایی را برای طراحی به شما می دهد.
"الهام اولیه" - تصاویر مربوط به منبع اصلی الهام شما. برای مثال، اگر الهامبخش اصلی شما فریدا خالو است، باید نمونههایی از آثار هنری او و آنچه که او برای آن ایستاده است، تصاویری از او به عنوان یک نماد، گلها، لباسهای سنتی مکزیکی و تفسیرهای مدرن از فریدا داشته باشید. شما میخواهید مجموعهای کامل از تصاویر داشته باشید تا به شما کمک کند الهامبخشی متعادل ایجاد کنید.
"الهام ثانویه" - گاهی اوقات بهتر است دو الهام متفاوت را در کنار هم قرار دهید تا مجموعه ای ایجاد کنید که احساس تازگی و واقعی بودن کمتری داشته باشد. به همین دلیل است که داشتن یک الهام ثانویه برای تضاد اولیه می تواند خوب باشد.
در طول فرآیند جمع آوری، مضامین و ایده های کلیدی را مشاهده خواهید کرد که برجسته می شوند. ممکن است یک داستان رنگ یا شبح خاصی باشد که شما به سمت آن کشیده شده اید، بنابراین از این دانش به عنوان پایه و اساس مجموعه استفاده کنید. عبور از یک ترجمه تحت اللفظی به شما کمک می کند تا عضله خلاق خود را منعطف کنید و به تعریف دیدگاه شخصی خود کمک کنید. احترام گذاشتن به کار کسی خوب است، کپی کردن واقعی داستان دیگری است. فقط یک نکته! به یاد داشته باشید، چیزهایی که برای شما جدید هستند همیشه برای مشتری جدید نیستند، بنابراین سعی کنید تا حد امکان اصلی باشید.
وقتی بتوانید الهام خود را در قالب کلمات بیان کنید، ارتباط با آن و تمرکز روی طراحی بسیار آسان تر خواهد بود. هر فصل، من دوست دارم شخصیتی بسازم که در حال لباس پوشیدنم هستم. این می تواند به شما کمک کند بین یک کت عالی و یک کت عالی که برای این مجموعه مناسب است تفاوت قائل شوید.
ساخت تابلوی خلق و خوی
این باید بیشتر از تصاویر باشد: شامل پارچهها، فیلمها، تزئینات، متنها.
این قسمت سرگرم کننده است! همه چیز را روی حالت روحی خود به گونه ای کنار هم قرار دهید که نه تنها زیبا، بلکه جذاب باشد. به یاد داشته باشید، تابلوی خلق و خوی شما ابزاری برای فروش ایده های شماست، پس آن را هیجان انگیز کنید! بیشتر از تصاویر صرفاً استفاده کنید، پارچه ها و تزئیناتی را که می خواهید به عنوان بخشی از مجموعه خود استفاده کنید و همچنین اشیاء یافت شده که احساسات و خلق و خوی را برمی انگیزند، اضافه کنید. برای من، متوجه شدهام که با چاپ تصاویر باکیفیت برای یک تابلوی خلق و خوی فیزیکی، به من اجازه میدهد که هر روز در حین کار در استودیو، آن را ببینم، احساس ارگانیکتری میدهد و میتوانم در زمانی که احساس خوبی داشته باشم، پیشرفت کنم. پلتفرمهای دیجیتالی مانند Pinterest، Image Spark، Moodstream و Moodshare نیز عالی کار میکنند، زیرا میتوانید ۲۴ ساعت شبانهروز به آنها دسترسی داشته باشید و هر زمان که برایتان مناسب بود به ایدههای خود بازگردید.
آنچه برای من مفید است انتخاب 3-4 رنگ اصلی و 1-2 رنگ پشتیبانی است که در کل مجموعه استفاده می شود. تصور کنید همه دخترانی که در باند فرودگاه هستند به یکباره و شما چشمان خود را به هم میریزید، چه عناصری هنوز برای شما قابل مشاهده هستند؟
تصاویر و پارچه ها را به صورت بصری گروه بندی کنید. روی تصاویر کلیدی تمرکز کنید و پیرامون آنها بسازید. یک تصویر باید جرقه یک سوال را ایجاد کند، بقیه تصاویر باید به آن پاسخ دهند.
مثل تصاویر را کنار هم قرار دهید. در نظر بگیرید که مودبورد خود را بر اساس رنگ چیدمان کنید تا جهتی وجود داشته باشد که مودبورد به سمت آن حرکت می کند. بین تصاویر روی مودبورد شما باید تعادل وجود داشته باشد. شما می خواهید که پیامی قوی را بدون درهم ریختگی منتقل کند. این ضرب المثل قدیمی که یک عکس ارزش هزار کلمه را دارد باید در اینجا به کار رود.
آنچه را که کنار می گذارید به همان اندازه مهم است که انتخاب می کنید. هیئت مدیره خود را سازماندهی کنید تا به مردم کمک کنید "در ذهن شما وارد شوند". انتخاب کنید، فقط جمع آوری نکنید.
شما میخواهید که مردم بتوانند به تابلوی روحی شما نگاه کنند و بدون توضیح طولانی بگویند "من متوجه شدم". اگر تصاویر غالب بیش از حد داشته باشید، بسیار زیاد خواهد بود و پیام شما ممکن است مبهم شود. سعی کنید تصاویر اضافی را که چیزی به پیام شما نمیافزایند حذف کنید، در حالی که همچنان روی تعداد انگشت شماری از تصاویر کلیدی که لحن کلی را تعیین میکنند، تمرکز کنید. محل قرارگیری را نیز در نظر بگیرید. تصور کنید که یک آهنگ زیبا پر از فراز و نشیب های فریبنده بنویسید، با حمایت از تصاویر کلیدی خود، پیام جریانی طبیعی خواهد داشت که حتی یک فرد خارجی نیز می تواند آن را درک کند. همه چیز را عمدی کنید.
تعریف مشتری شما
در اینجا چند سوال کلیدی وجود دارد که باید بتوانید به آنها پاسخ دهید: او چه چیزی می تواند بپردازد؟ او دیگر چه کسی را می خرد؟ او چه چیزی از شما دریافت می کند که قبلاً از شخص دیگری دریافت نمی کند؟
یک سند word با اطلاعات زیر بسازید تا بتوانید به آن مراجعه کنید.
2 تا 3 برند آرزویی را که دوست دارد، اما شاید نتواند بپردازد، نام ببرید.
5-6 مارکی را که او از آنها خرید می کند نام ببرید.
این برندها چه معنایی دارند؟ (مثال: دنیل ووسویچ هر روز به پسر بچه شیک لباس می پوشد، نه فقط برای موقعیت های خاص)
چه چیزی متفاوت است؟
امضای شما چیست؟
مثال: امضای هلموت لانگ پردهای نامتقارن است. این چیزی است که در هر مجموعه ای که آنها ایجاد می کنند، بدون توجه به الهام، رنگ، پارچه و غیره انجام می شود.
تعریف کنید که امضای شما چیست. این باید چیزی باشد که بتوان آن را در طول فصل به فصل با تغییر الهام انجام داد.
از کارهایی که دیگران انجام می دهند تا به شما کمک کنند پیام خود را ارتقا دهید، آگاه باشید.
بدانید که در اطراف شما چه می گذرد، مانند روندهای فعلی و لحظات قابل توجه سبک. اگر چند طراح دیگر در حال حاضر چاپ کامو را انجام می دهند، چاپ کامو را انجام ندهید. یا اگر در حال انجام آن نیستید، راهی پیدا کنید که آن را آنقدر جدید و بدیع بسازید که برای مشتری ارزشمند باشد. به یاد داشته باشید، مهم این نیست که چه کسی اول این کار را انجام داده است، بلکه چه کسی آن را بهتر انجام داده است! مهم است که در مورد آخرین روندها و آنچه در فروشگاه ها وجود دارد به روز باشید تا بتوانید به روز بمانید. این ایده خوبی است که در این مرحله بیرون بروید و تحقیقات بازار انجام دهید. به فروشگاههایی بروید که مارکهایی مشابه آنچه که خط تولید خود را تصور میکنید دارند خرید کنید و ببینید چه چیزی به سطح فروش رسیده است. گرایش های واضحی که می توانید روی زمین ببینید چیست؟
تبدیل ایده ها به طراحی
حالت، بافتها و شبحها را از مودبورد خود پخش کنید تا پایهای قوی برای ساختن ایجاد کنید.
وقتی مودبرد خود را کامل کردید، میتوانید طراحی را شروع کنید! تصمیم بگیرید که کدام ویژگی ها را می خواهید به لباس تبدیل کنید. هنگامی که شروع به طراحی می کنید، یک ایده می تواند به ایده بعدی تبدیل شود، اما یک موضوع مشترک را در کل مجموعه خود حفظ کنید. چیزی که به نظرم برای من بهتر جواب می دهد استفاده از چیزی است که من قانون 50/5 می نامم. از فاصله 50 فوتی، سیلوئت 360 درجه او چیست؟ از فاصله 5 فوتی، چه جزئیات جالبی شما را به شما نزدیک می کند؟
در طول فرآیند طراحی. به حالت روحی خود برگردید تا تمرکزتان را حفظ کنید.
در فرآیند طراحی شما به نقطه ای می رسد که در آن ایده های زیادی دارید. آنها را محدود کنید و به جای اینکه با ایده های ناتمام زیاد به جلو بروید، واقعاً شروع به بیرون ریختن چند ایده به طور کامل کنید. به حالت روحی خود نگاه کنید تا تمرکز خود را دوباره به دست آورید. بازگشت به زنی که برای او طراحی کرده اید به شما کمک می کند تا روی ایده عالی برای یک مجموعه متمرکز بمانید - و ایده عالی برای THIS مجموعه. برای کمک به متمرکز ماندن، من همچنان به خودم اجازه میدهم که در ایدههای دیوانهکنندهای که ممکن است لزوماً خانهای در مجموعه نهایی پیدا نکنند، افراط کنم، اما با بیرون آوردن آن روی کاغذ، میتوانید بعداً از آن به عنوان مرجع در توسعه استفاده کنید. خط پایین… فقط آن را روی کاغذ بیاورید و سپس نسخه دیگری را ترسیم کنید، و نسخه دیگری، و نسخه دیگر... اگر خلاقانه جلوی خود را بگیرید، به جای باز کردن خود در برابر یک ایده درخشان جدید، روی طراحی نکردن چیزی تمرکز خواهید کرد.
اگر هنگام طراحی، جهت تغییر کرد، بهروزرسانی تصاویری که دیگر مرتبط نیستند را در نظر بگیرید.
اشکالی ندارد که مسیر خود را کمی وسط طراحی تغییر دهید. اگر متوجه شدید که به سمتی می روید که واقعاً آن را دوست دارید، فقط تابلوی روحی خود را با تصاویر جدید مناسب به روز کنید. شما مجبور نیستید به چیزی بچسبید که از آن راضی نیستید فقط به این دلیل که اولین چیزی است که به آن فکر می کنید. به یاد داشته باشید، طراحی تکامل ایدهها است و شما به هیچ چیز وابسته نیستید.
شما همیشه باید بپرسید: قدم های بعدی من چه باید باشد؟ اگر بخواهم به دنبال مجموعه خود ادامه دهم، در اینجا چه کاری انجام می دهم؟
موسس | مدیر خلاق برای کیت.
دانیل ووسویچ کیت را ایجاد کرد. با بیش از یک دهه تجربه در دنیای مد. پس از اینکه دانیل به عنوان فینالیست در فصل دوم نمایش مسابقه مد محبوب Project Runway شرکت کرد، سالها صرف ساخت مجموعههای فصلی برای برند همنام خود کرد. او از محدودیت هایی که روش قدیمی انجام کارها برای او ایجاد می کرد ناامید شد. او آزادی را می خواست تا از چرخه خسته فصلی خارج شود و سبک های جسورانه و پر جنب و جوش را برای افراد شیک و خلاق به نمایش بگذارد که کمد لباس های خود را بیانی از خود واقعی خود می دانند.
طرح های دانیل - چاپ های پیچیده با دست بر روی اشکال چشم نواز - به سرعتی است که چرخه مد معمولی نمی تواند از پس آن برآید. با این حال، کیت سرعت خود را تنظیم میکند، و در عرض چند روز، سبکهایی را بهطور پایدار بر حسب تقاضا تولید میکند، با استفاده از فناوری پیشرفته خود، چرخه تولید ۶ ماهه معمولی (و بیهوده!) را از آب خارج میکند.
اهمیت دادن به ظاهر شما و اینکه لباسهایتان از کجا میآیند، نیازی به انحراف متقابل ندارند.
نمایش نظرات