بنابراین با دوربین آنالوگ خود بیرون رفتید، چند رول فیلم را در معرض دید قرار دادید و آنها را از آزمایشگاه پس گرفتید. بعدش چی؟ آیا از آزمایشگاه خود اسکن گرفته اید اما می خواهید آنها را ویرایش کنید؟ یا میخواهید خودتان آنها را اسکن کنید، اما نمیدانید از کدام روش استفاده کنید و چگونه بهترین نتیجه را از منفیهایتان بگیرید؟ من اینجا هستم تا کمک کنم! میخواهم شما را در جریان کارم که در فرآیند تصویربرداری، اسکن، ویرایش و سازماندهی صدها فیلم در 10 سال گذشته توسعه دادهام، راهنمایی کنم.
میخواهم با ارائه یک نمای کلی از گزینههای مختلف اسکن در آنجا شروع کنم. هر چیزی که انتخاب می کنید، خوب است که ایده ای از جوانب مثبت و منفی داشته باشید. برای اکثر مردم، اسکن دوربین بهترین و بهترین گزینه برای آینده است. بنابراین من تنظیمات اسکن دوربین خود را به شما نشان می دهم و به شما کمک می کنم دوربین خود را بسازید. سپس یک رول فیلم را اسکن میکنیم و در Negative Lab Pro، نرمافزار پیشرو در تبدیل فیلم، تصاویر را به موارد مثبت تبدیل میکنیم. اینجا جایی است که شما تصمیمات اساسی می گیرید که می خواهید عکس های شما در چه ظاهری باشند. گام بعدی این است که تصاویر شما را به فتوشاپ ببرید و در آنجا آنها را به دقت تنظیم کنیم. من گردش کار غیر مخرب خود را به شما نشان خواهم داد که به شما امکان می دهد همیشه به عقب برگردید و در آینده چیزها را تغییر دهید. در طول کل فرآیند، ما مطمئن خواهیم شد که یک ساختار سازمانی خوب ایجاد می کنیم تا در طول سالیان متمادی نکات منفی خود و اسکن های دیجیتالی مشابه را پیدا کنیم.
بسته به مسیر اسکن و ویرایشی که انتخاب میکنید، همان نگاتیو میتواند بسیار متفاوت به نظر برسد. من می خواهم به شما کمک کنم تا راه حلی بیابید که برای شما مفید باشد تا بهترین استفاده را از عکس های آنالوگ خود ببرید.
متولد سال 1987، من در غرب آلمان بین آتشفشان های خاموش، جنگل ها و مزارع بزرگ شدم. با اولین معلمم در عکاسی، به سراسر کشور سفر کردم و به گوشه های مختلف جامعه خود دسترسی پیدا کردم. خجالتی بودن را پشت سر گذاشتم و یاد گرفتم که با نجاران، دانشمندان و رئیسان تعامل داشته باشم.
در سال 2012، من شروع به کار با دوربین های آنالوگ و همچنین فرآیند توسعه و چاپ تصاویر سیاه/سفید در اتاق تاریک کردم. رابطه من با عکاسی از طریق این روش بازتابی از کار با انواع مختلف دوربین های قدیمی صمیمی تر شد. شروع کردم به درک عکاسی به عنوان چیزی که می توانم خودم را با آن بیان کنم و دیگران را به سفری بسوی مردم و روحشان ببرم.
مطالعات در Ostkreuzschule für Fotografie در برلین به من آموخت که حقیقت را در چیزها جستجو کنم، تا زمانی که هسته اصلی آنچه را که واقعاً به آن اهمیت میدهم، در زندگی و هنگام عکاسی پیدا کنم.
بودن در جاده ها، تغذیه خودم با برداشت های جدید از سرزمین ها و مردم همیشه برای من یک نیاز بوده است. آزادی رفتن به هر جایی که شهود مرا به ارمغان آورد، زندگی فقط با ضروری ترین چیزها، در طبیعت یا فرهنگ متفاوت، بخشنده ترین منبع خلاقیت و انرژی زندگی برای من است. امروز بین اروپا و بقیه دنیا رفت و آمد می کنم، عکاسی می کنم و عاشق زندگی هستم.
نمایش نظرات