تمرکز اصلی این رشته بر فرآیندهای سیاسی است که در جوامع بشری اتفاق می افتد. جامعه شناسی سیاسی به رابطه بین دولت و جامعه بر اساس تعامل متقابل و با قدرت به عنوان هدف نهایی می پردازد.
این دوره هم به صورت پاره وقت و هم به صورت مکاتبه ای ارائه می شود. جامعهشناسی سیاسی به تحلیل جامعهشناختی پدیدههای سیاسی از دولت و جامعه مدنی گرفته تا خانواده و بررسی موضوعاتی مانند شهروندی، جنبشهای اجتماعی و منابع قدرت اجتماعی میپردازد. به طور سنتی، چهار حوزه اصلی تحقیق وجود داشت.
1. شکل گیری سیاسی-اجتماعی دولت مدرن
2. چگونه نابرابری اجتماعی بین گروه ها (طبقه، نژاد، جنسیت) بر سیاست تأثیر می گذارد
3. چگونه افکار عمومی، ایدئولوژی ها، شخصیت ها، جنبش های اجتماعی و گرایش های خارج از نهادهای رسمی قدرت سیاسی بر سیاست رسمی تأثیر می گذارند
4. روابط قدرت در درون و بین گروه های اجتماعی (مانند خانواده ها، محل کار، بوروکراسی، رسانه ها)
جامعهشناسی سیاسی به تحلیل جامعهشناختی پدیدههای سیاسی از دولت و جامعه مدنی گرفته تا خانواده، بررسی موضوعاتی مانند شهروندی، جنبشهای اجتماعی و منابع قدرت اجتماعی میپردازد. اصل و نسب این رشته معمولاً از متفکرانی مانند مونتسکیو، اسمیت و فرگوسن از بنیانگذاران جامعه شناسی - کارل مارکس، امیل دورکیم و ماکس وبر - تا نظریه پردازان معاصری مانند آنتونی گیدنز، یورگن هابرماس و مایکل مان ردیابی می شود.>
به عبارت دیگر، جامعه شناسی سیاسی به طور سنتی به چگونگی تأثیر روندهای اجتماعی، پویایی ها و ساختارهای سلطه بر فرآیندهای سیاسی رسمی و همچنین بررسی چگونگی همکاری نیروهای مختلف اجتماعی برای تغییر سیاست های سیاسی با یکدیگر توجه داشت. از این منظر، می توان سه چارچوب نظری عمده را شناسایی کرد: کثرت گرایی، نظریه نخبگان یا مدیریتی، و تحلیل طبقاتی که با تحلیل مارکسیستی همپوشانی دارد. کثرت گرایی سیاست را اساساً به عنوان یک رقابت بین گروه های ذینفع رقیب می بیند. نظریه نخبگان یا مدیریتی گاهی اوقات رویکرد دولت محور نامیده می شود. این توضیح میدهد که دولت با نگاه کردن به محدودیتهای ساختار سازمانی، مدیران دولتی نیمه خودمختار، و منافعی که از دولت بهعنوان سازمانی منحصربهفرد و متمرکز بر قدرت ناشی میشود، چه میکند. نماینده پیشرو Theda Skocpol است. تحلیل نظریه طبقات اجتماعی بر قدرت سیاسی نخبگان سرمایه داری تأکید می کند. می توان آن را به دو بخش تقسیم کرد: یکی رویکرد «ساختار قدرت» یا «ابزارگرا» و دیگری رویکرد ساختارگرایی. رویکرد ساختار قدرت بر این سوال تمرکز میکند که چه کسی حکومت میکند و معروفترین نماینده آن G. William Domhoff است.
دکترای حقوق بشر Dr. سواتی چاکرابورتی استادیار حقوق بشر و مطالعات زنان در Schoolguru Eduserve Pvt Ltd. او عضو بین المللی KAICIID در وین، اتریش است. او دکترای خود را در رشته حقوق بشر از دانشگاه کلکته با پایان نامه "حق تحصیل: مطالعه ای بر روی زنان قبیله ای روستایی بنگال غربی" انجام داده است. او به عنوان مشاور پژوهشی به کمیسیون ملی حقوق بشر، هند پیوست. او بنیانگذار و مجری پروژه آنلاین پلتفرم به نام "Webplatform4Dialogue" با مجموعه ای از وبینارها، گفتگوها و انتشارات است. او مدیر عامل آکادمی تابستانی Docoral اوراسیا (EDSA) است. دکتر چاکرابورتی به عنوان مدرس در کالج انگلیسی (مدرسه مدیریت)، کالیکات، کرالا، تخصص تدریس خوبی داشت. او همچنین عضو شورای اجرایی مرکز ملی تحقیقات رشد و توسعه فراگیر (NCDR)، میسور است. عضو کمیته بازبینی مجله تحقیقات روانشناختی و تربیتی راج راجشواری همچنین ویراستار کتابهایی مانند «راهنمای حقوق بشر و مطالعات قبیله ای»، «راهنمای رسانه های اجتماعی برای شمول دیجیتال و اجتماعی»، «توسعه قبیله ای»، «جنسیت» است. هویت و نقشها در هند: مسائل و چالشها»، «راهنمای چند رشتهای طرد اجتماعی و حقوق بشر» و «راهنمای روابط بینالملل: مسائل حقوق بشر و سیاست خارجی جلد اول و جلد دوم». دکتر چاکرابورتی از طریق سمینارها، کنفرانس ها و کارگاه های مختلف با شبکه خود ارتباط بین المللی گسترده ای دارد.
نمایش نظرات