به دوره خوش آمدید: دیپلم اجرایی در استراتژی و نوآوری توسط موسسه MTF
MTF یک مؤسسه آموزشی و تحقیقاتی جهانی با مرکز اصلی در لیسبون، پرتغال است که بر آموزش ترکیبی حرفهای بالاتر (در دانشگاه و آنلاین) در حوزههایی متمرکز است: مدیریت بازرگانی، فناوری علمی، امور مالی بانکی.
مرکز تحقیق و توسعه MTF بر فعالیتهای تحقیقاتی در زمینههای: هوش مصنوعی، یادگیری ماشین، علم داده، کلان داده، WEB3، بلاک چین، داراییهای دیجیتال ارزهای دیجیتال، متاورس، تحول دیجیتال، فینتک، تجارت الکترونیک، اینترنت اشیا متمرکز شده است.
>MTF شریک رسمی این موارد است: IBM، Intel، Microsoft، عضو اتاق بازرگانی و صنعت پرتغال، و مقیم انکوباتور "The Fintech House of Portugal".
MTF در 208 کشور وجود دارد و توسط بیش از 330000 دانشجو انتخاب شده است.
دوره شامل 2 ماژول است: استراتژی کسب و کار و مدیریت نوآوری
1. مدیریت نوآوری به برنامه ریزی استراتژیک، اجرا و نظارت بر فرآیندها و اقدامات با هدف تقویت نوآوری در یک سازمان اشاره دارد. این شامل مدیریت سیستماتیک ایدهها، فنآوریها، محصولات یا فرآیندهای جدید از زمان تصور تا اجرا با هدف رشد، رقابت و موفقیت بلندمدت است.
مولفههای کلیدی مدیریت نوآوریها عبارتند از:
برنامه ریزی استراتژیک: مدیریت مؤثر نوآوری ها با برنامه ریزی استراتژیک آغاز می شود که تلاش های نوآوری را با اهداف و اهداف کلی سازمان هماهنگ می کند. این شامل شناسایی مناطق برای نوآوری، تعیین اهداف روشن و تخصیص منابع به صورت استراتژیک است.
تولید ایده و غربالگری: مدیریت نوآوری ها شامل ایجاد ایده برای محصولات، خدمات یا فرآیندهای جدید از طریق جلسات طوفان فکری، تحقیقات بازار یا همکاری با سهامداران است. سپس این ایده ها بر اساس معیارهایی مانند امکان سنجی، پتانسیل بازار و همسویی با اهداف سازمانی غربالگری و ارزیابی می شوند.
تخصیص منابع: تخصیص منابع، از جمله منابع مالی، انسانی و فناوری، جنبه حیاتی مدیریت نوآوری ها است. این شامل تصمیم گیری در مورد نحوه تخصیص مؤثر منابع برای حمایت از ابتکارات نوآوری و در عین حال متعادل کردن اولویت های رقیب است.
مدیریت ریسک: نوآوری به طور ذاتی شامل ریسکهایی از جمله ریسکهای مالی، ریسکهای فنی و ریسکهای بازار است. مدیریت مؤثر نوآوری ها مستلزم شناسایی و ارزیابی این ریسک ها و اجرای استراتژی هایی برای کاهش آن است. این ممکن است شامل انجام ارزیابی ریسک، برنامهریزی سناریو یا توسعه برنامههای احتمالی باشد.
همکاری متقابل: مدیریت نوآوری ها اغلب به همکاری در بخش های مختلف یا حوزه های عملکردی در یک سازمان نیاز دارد. تیمهای متقابل، دیدگاهها و تخصصهای متنوعی را برای مقابله با چالشهای پیچیده نوآوری و اجرای پیشبرد گرد هم میآورند.
نمونه سازی و آزمایش: قبل از ارائه محصول یا خدمات جدید به بازار، نمونه سازی و آزمایش ایده ها برای جمع آوری بازخورد و شناسایی مشکلات احتمالی ضروری است. مدیریت نوآوری ها شامل نظارت بر فرآیند نمونه سازی و آزمایش و استفاده از بینش های به دست آمده برای اصلاح و بهبود نوآوری است.
مدیریت مالکیت فکری: حفاظت از مالکیت معنوی برای سازمان هایی که در نوآوری سرمایه گذاری می کنند بسیار مهم است. این شامل مدیریت اختراعات، علائم تجاری، حق چاپ و اسرار تجاری است تا اطمینان حاصل شود که سازمان می تواند از نوآوری های خود سرمایه گذاری کند و مزیت رقابتی را حفظ کند.
بهبود مستمر: نوآوری یک فرآیند مداوم است که مستلزم یادگیری و بهبود مستمر است. مدیریت مؤثر نوآوریها شامل ایجاد مکانیسمهایی برای جمعآوری بازخورد، ارزیابی عملکرد، و ترکیب درسهای آموختهشده برای افزایش تلاشهای نوآوری آینده است.
به طور کلی، مدیریت نوآوری ها در مورد ایجاد یک محیط حمایتی است که خلاقیت، آزمایش و همکاری را تقویت می کند و در عین حال ساختار و راهنمایی لازم برای تبدیل ایده های نوآورانه به نتایج ملموسی را ارائه می دهد که باعث موفقیت سازمان می شود.
2. توسعه استراتژی
اهمیت تفکر استراتژیک و برنامه ریزی را نمی توان نادیده گرفت. سازمان ها به طور مستمر با پیچیدگی های ناشی از پیشرفت های تکنولوژیکی، جهانی شدن، اختلالات بازار و ترجیحات مصرف کننده در حال تکامل مواجه هستند. در نتیجه، توانایی توسعه و اجرای استراتژیهای تجاری مؤثر به عاملی حیاتی در دستیابی به موفقیت پایدار تبدیل شده است.
مدیریت استراتژیک نقشه راه مورد نیاز برای عبور از این چالش ها، استفاده از فرصت ها و ماندن در رقابت را در اختیار کسب و کارها قرار می دهد. این شامل تجزیه و تحلیل نقاط قوت و ضعف داخلی سازمان، درک نیروهای خارجی بازار، تعیین اهداف روشن و طراحی برنامه های عملی برای دستیابی به آنها است. اهمیت مدرن توسعه استراتژی در نقش آن به عنوان یک رویکرد فعال برای رشد و پایداری کسب و کار نهفته است. این به سازمانها کمک میکند تا منابع، قابلیتها و اهداف خود را همسو کنند و آنها را قادر میسازد تا تصمیمات آگاهانه بگیرند و با شرایط متغیر سازگار شوند.
چارچوب های تحلیل استراتژی:
تحلیل SWOT: درک نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدهای سازمان برای اطلاع از تصمیمگیری استراتژیک.
کارت امتیازی متوازن: همسو کردن اهداف استراتژیک با معیارهای عملکرد برای اندازهگیری و نظارت بر پیشرفت.
تحلیل استراتژیک زنجیره ارزش: شناسایی فعالیت های ارزش افزاینده در عملیات و زنجیره تامین سازمان.
ماتریس رشد-سهم BCG: ارزیابی سبد محصولات یک شرکت برای تخصیص موثر منابع.
اقتصاد در مقیاس و دامنه: بررسی مزایای هزینه ناشی از تولید در مقیاس یا تنوع بخشیدن به عملیات.
پنج نیروی پورتر: تجزیه و تحلیل رقابت پذیری صنعت و ارزیابی تهدیدها و فرصت های بالقوه.
تجزیه و تحلیل PEST: بررسی عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فناوری که بر استراتژی سازمان تأثیر میگذارند.
استراتژی اقیانوس آبی: معرفی مفهوم ایجاد فضاهای بازار جدید با رقابت بیرقیب.
اهمیت برای شرکت ها و کارمندان:
افزایش عملکرد سازمانی: استراتژیهای کسبوکار مؤثر، بخشها، منابع و فعالیتها را در جهت دستیابی به اهداف مشترک همسو میکند و در نتیجه عملکرد کلی را بهبود میبخشد.
دستیابی به مزیت رقابتی: ایجاد استراتژیهای منحصربهفرد به سازمانها اجازه میدهد تا خود را متمایز کنند و مزیت رقابتی ایجاد کنند که مشتریان را جذب میکند و رشد را حفظ میکند.
نااطمینانیهای بازار ناوبری: برنامهریزی استراتژیک شرکتها را برای پیشبینی و انطباق با تغییرات بازار مجهز میکند و تأثیر عدم قطعیتها را کاهش میدهد.
توسعه نوآوری و انطباق: یک طرز فکر استراتژیک نوآوری را تشویق می کند و سازگاری با تغییر روندها و ترجیحات مشتری را ارتقا می دهد.
تصمیمگیری توانمند: کارکنان مجهز به بینش استراتژیک تصمیمات آگاهانهای میگیرند که به موفقیت سازمان کمک میکند.
ایجاد رهبری استراتژیک: درک استراتژی برای رهبران برای هدایت تیمهای خود و همسو کردن آنها با چشمانداز و اهداف شرکت حیاتی است.
تأثیر بر شغل و مدیریت مؤثر:
پیشرفت شغلی و فرصتها: مهارت در استراتژی کسبوکار درها را به روی نقشهای رهبری، مشاوره، کارآفرینی و موقعیتهای اجرایی باز میکند.
تسلط بر تفکر استراتژیک: آموزش استراتژیک مهارتهای تحلیلی را توسعه میدهد و متخصصان را قادر میسازد تا به طور انتقادی و جامع درباره چالشهای تجاری فکر کنند.
تواناییهای تصمیمگیری مؤثر: متفکران استراتژیک در اتخاذ تصمیمهای آگاهانه که تأثیرات بلندمدت را در نظر میگیرند و با اهداف سازمانی همسو میشوند، سرآمد هستند.
رهبری و تأثیرگذاری بر دیگران: رهبران استراتژیک الهام بخش و هدایت تیم ها هستند و فرهنگ همکاری و نوآوری را تقویت می کنند.
مدیریت بحران و حل مسئله: آموزش استراتژیک مدیران را به ابزارهایی برای هدایت بحرانها، تصمیمگیری سریع و یافتن راهحلهای مؤثر مجهز میکند.
ملاحظات اخلاقی در مدیریت استراتژیک: درک ابعاد اخلاقی استراتژی تضمین می کند که تصمیمات با ارزش ها و منافع ذینفعان همسو هستند.
موسسه مدیریت، فناوری و مالی
نمایش نظرات