در این دوره آموزشی موقعیت مکانی، میخواهم به شما کمک کنم تا آگاهی خود را نسبت به نور طبیعی n و همه تفاوتهایی که در عکاسی به شما ارائه میدهد، افزایش دهید. برای هر کسی که فیلمبرداری می کند، این مهارت حیاتی است، اما من شخصاً معتقدم که به جای اینکه بعد از آن اشتباهاتم را برطرف کنم، مهم نیست که از چه دوربینی استفاده می کنم، همیشه کارها را درست کنم. بنابراین میخواهم شما را به سفری از روز تا شب ببرم که در آن موقعیتهای مختلف نور را پوشش میدهیم، مانند:
اینها فقط چند نکته هستند، اما خواهید دید که در این موقعیت های نوری، تفاوت های ظریف زیادی وجود دارد که می تواند یک تصویر خوب را از یک تصویر عالی جدا کند، اگر بدانید چگونه نقطه شیرین را پیدا کنید و با آن بازی کنید. نقاشی با نور نیز همیشه به معنای بازی با ترکیب بندی است و این در سفر ما نقش خواهد داشت. من میخواهم مطمئن شوم که درک درستی از نحوه رفتار نور به دست آوردهاید تا بتوانید آموختههای خود را در هر موقعیتی که ممکن است با دوربین خود پیدا کنید، به کار ببرید. در این دوره، من پرتره میگیرم، اما مهم نیست که از مستند، معماری یا خیابان عکاسی میکنید، این دوره به رشد شما به عنوان یک عکاس کمک میکند.
برای لذت بردن از این دوره، باید درک اولیه ای از مثلث نوردهی و معنای درست نوردهی داشته باشید. من می گویم متوسط بهترین جمع بندی این دوره برای چه کسانی است، اما اگر مبتدی بلندپرواز هستید، آن را دنبال کنید! همچنین، وقتی شروع به صحبت در مورد عکاسی میکنم، نمیتوانم نکات، ترفندها و افکار خود را در مورد عکاسی در طول مسیر بیان کنم: )
متولد سال 1987، من در غرب آلمان بین آتشفشان های خاموش، جنگل ها و مزارع بزرگ شدم. با اولین معلمم در عکاسی، به سراسر کشور سفر کردم و به گوشه های مختلف جامعه خود دسترسی پیدا کردم. خجالتی بودن را پشت سر گذاشتم و یاد گرفتم که با نجاران، دانشمندان و رئیسان تعامل داشته باشم.
در سال 2012، من شروع به کار با دوربین های آنالوگ و همچنین فرآیند توسعه و چاپ تصاویر سیاه/سفید در اتاق تاریک کردم. رابطه من با عکاسی از طریق این روش بازتابی از کار با انواع مختلف دوربین های قدیمی صمیمی تر شد. شروع کردم به درک عکاسی به عنوان چیزی که می توانم خودم را با آن بیان کنم و دیگران را به سفری بسوی مردم و روحشان ببرم.
مطالعات در Ostkreuzschule für Fotografie در برلین به من آموخت که حقیقت را در چیزها جستجو کنم، تا زمانی که هسته اصلی آنچه را که واقعاً به آن اهمیت میدهم، در زندگی و هنگام عکاسی پیدا کنم.
بودن در جاده ها، تغذیه خودم با برداشت های جدید از سرزمین ها و مردم همیشه برای من یک نیاز بوده است. آزادی رفتن به هر جایی که شهود مرا به ارمغان آورد، زندگی فقط با ضروری ترین چیزها، در طبیعت یا فرهنگ متفاوت، بخشنده ترین منبع خلاقیت و انرژی زندگی برای من است. امروز بین اروپا و بقیه دنیا رفت و آمد می کنم، عکاسی می کنم و عاشق زندگی هستم.
نمایش نظرات