هی! آیا برای یادگیری نحوه گلدوزی آماده هستید؟ در این کلاس من بیش از 20 کوک گلدوزی مختلف را به شما آموزش می دهم تا بتوانید هر آنچه را که می خواهید بسازید!
با من، گلدوزی های کلاسیک و خسته کننده را فراموش کنید، تازه ترین، رنگارنگ ترین و سرگرم کننده ترین قسمت گلدوزی را به شما آموزش می دهم. تصور کنید که بتوانید لباس های خود، یک کوسن یا شاید یک کیف تان را سفارشی کنید! چگونه دوست دارید بتوانید هر تصویری را به قطعات گلدوزی شده تبدیل کنید؟
در این کلاس مقدماتی گلدوزی مدرن چه خواهیم کرد؟
آیا این کلاس برای من مناسب است؟
کاملا بله! این کلاس برای هر کسی مناسب است، اگر تا به حال گلدوزی نکرده اید، از 0 به حرفه ای خواهید رسید، اما اگر از قبل نحوه گلدوزی را بلد هستید، قول می دهم که چند دوخت شگفت انگیز را نیز یاد بگیرید که گلدوزی های شما را به سطح بالاتری برساند. .
موارد اضافی: الگوی قابل چاپ نمونهبر دوخت گلدوزی PDF (دانلود رایگان در بخش «منابع»)
من را اینجا پیدا کنید:
می توانید اینستاگرام من را بررسی کنید و نتیجه خود را با هشتگ #shibumipatterns من منتظر شما هستم نشان دهید! حتی اگر دوست دارید، میتوانید از فروشگاه من Etsy دیدن کنید، جایی که الگوهای گلدوزی بامزه زیادی را برای ادامه یادگیری خواهید یافت!
پروژه این کلاس ساختن نمونه بخیه دوزی با تمام بخیه های آموخته شده است.
سمپلرهای دوخت گلدوزی قطعات بسیار جذابی هستند، آنها برای تمرین یا یادگیری دوخت های جدید مفید هستند. و آنها یک ابزار مرجع عالی برای گلدوزی های آینده ما هستند. آنها همچنین ترکیب بسیار جالبی از رنگ ها و بافت ها ایجاد می کنند که یک عنصر تزئینی کامل هستند.
در سرتاسر کلاس من شما هر یک از بخیه ها را یاد می گیرید و نمونه بخیه خود را با آنها پر می کنید. شما عاشق نتیجه خواهید شد!
فراموش نکنید: برای دانلود الگوی قابل چاپ نمونه بخیه دوزی PDF (در زیر "منابع")
سلام!
من داستانم را به شما می گویم و اینکه چگونه به اینجا رسیدم. می تونی منو جینی صدا کنی و... می دونی چیه؟ من همیشه خودم را فردی غیرخلاق یا بهتر بگویم اصلا خلاق نمی دانستم و موضوع من اعداد بود. شاید ذهن مربع من به من اجازه نمی داد که در اعماق وجودم ببینم که باید آن را آزاد کنم و از منطقه راحتی خود خارج شوم.
وسواس من نسبت به اعداد باعث شد در رشته مهندسی تحصیل کنم و از این دنیای جادویی بیشتر و بیشتر دور شوم. گفته می شود تحلیلگرترین و منطقی ترین افراد بیشتر از سمت چپ مغز ما استفاده می کنند، در حالی که کسانی که تخیل تر و خلاق تر هستند بیشتر از نیمکره راست استفاده می کنند. من عادت داشتم مغزم را با سمت راست کوچک و تقریبا نامحسوس تصور کنم. و من مدام عباراتی مانند:
را برای خودم تکرار کردم"من هنوز آمادگی کافی ندارم"
"من استعداد ندارم"
"همه بهتر از من این کار را انجام می دهند"
"من نمی دانم از کجا شروع کنم"
SHIBUMI = کمال ناقص.
تا همین اواخر بود که کمال گرایی خود را کنار گذاشتم، جرات کردم و به خودم اجازه آزمایش دادم، و خدای من، چطور ممکن بود؟ من هم توانستم ایجاد کنم!
وقتی شروع کردم، مثل این بود که یک ماشین پیچیده را به حرکت درآورم، هیچ راه برگشتی وجود نداشت، ایدهها در هر زمان و هر لحظه آمدند، احساس خیلی خوبی داشت! انگار آن قسمت از مغزم خوابیده بود و منتظر بود تا آن را به حرکت درآورم.
فهمیدم که بدترین دشمن من خودم بوده ام و همه ما اگر به آن ایمان داشته باشیم می توانیم این کار را انجام دهیم. در واقع برای من این به نوعی مدیتیشن تبدیل شده است که به ذهن من کمک می کند تا فرار کند، آرام شود و نگرانی های روزانه را فراموش کند.
با من بیا، من به شما کمک خواهم کرد تا جنبه خلاق خود را بیدار کنید!
آغوش گرم،
جینی!
نمایش نظرات