طراح و موسس، شرکت طراحی دراپلین
این مرد که از کمر غرب میانه مغرور پرورش یافته بود، در سال 1973 در دیترویت به نزد والدین مغرور جیم و لورن دراپلین منتقل شد. او که در یک جریان ثابت از لگوها، جنگ ستارگان، سفرهای خانوادگی، خواهران کوچک، تفریحات تابستانی ساحلی، بخیه زدن، شاخ و برگ های پاییزی، طراحی، اسکیت بورد و اسنوبورد بزرگ شد، در 19 سالگی به سمت غرب به Bend، اورگان رفت تا پرش های "Out West" را انجام دهد. حرفه او با یک گرافیک اسنوبرد برای اسنوبوردهای جامد آغاز شد و بلافاصله پس از آن مانند آتش سوزی شروع شد. همه چیز، از حروفنویسی تابلوهای کافهها گرفته تا طراحی آرمها تا فکر کردن به کمپینهای تبلیغاتی محلی، تحت حیله شرکت طراحی جدید Draplindustries و بهطور غولپیکر بیملاحظه انجام شد.
پس از پنج زمستان در غرب، کودک هوشیار شد و به مینیاپولیس بازگشت تا مدرک طراحی با فالوتین بالا را در کالج هنر و طراحی مینیاپولیس معتبر و گران قیمت تمام کند. در این مدت او مهارت های طراحی خود را تقویت کرد، یاد گرفت که چگونه جوشکاری کند و چگونه عکسی را در مواد شیمیایی بد ایجاد کند. این روزهای سالاد بود. او دوباره عاشق یک غرب میانه قوی شد که یک بار برای ترک آن بسیار تلاش کرد.
در آوریل 2000، با ناراحتی غرورآفرین "ریشه های غرب میانه"، او یک سمت مدیر هنری بدبخت را در مجله SNOWBOARDER پذیرفت. او همه را به Shithole، کالیفرنیای جنوبی - در کنار ساحلی گرم و سوزان - منتقل کرد و حدود 23 شماره مجله را با هم درگیر کرد. او برنده جایزه بهترین کارگردان هنری سال برای Primedia 2000 شد و عناوینی مانند Gun Dog، Cat Fancy و Teen را پشت سر گذاشت. هیچ جایزه دیگری در این دوره اعطا نشد، و مانند او که الاغ موش می دهد.
خوشبختانه، در آوریل 2002، دفتر طراحی Cinco در پورتلند، اورگان تماس گرفت و یک کنسرت طراح ارشد را پیشنهاد داد که او بلافاصله پذیرفت. او تمام آن را به شمال به سرزمین باران و تاریکی منتقل کرد و آستینها را بالا زد تا روی حسابهای Gravis، Helly Hansen و Nixon کار کند.
شرکت طراحی دراپلین سرانجام در پاییز 2004 پا به عرصه گذاشت. حدود چهار سال بعد، او با افتخار گزارش می دهد که توانسته است "همه چیز را از حالت قرمز دور نگه دارد." او آستینهای خود را برای Coal Headwear، The Union Binding Company، مجله اسنوبرد، یادداشتهای یادداشتهای میدانی، اسنوبرد سواری، اسنوبردهای انجمن، دستکشهای نارنجکی، مجله Chunklet، سگهای کبرا، فیلمهای ابسینت، NemoDesign، GnuBurton Snowboards، ، K2 Snowboards، Bonfire Snowboarding Apparel، Snow Sessions در آمریکای جنوبی، و همچنین انواع لوگوهای یکباره، گرافیک تی شرت و غیره.
او به طور جدی همه را مدیون والدینش است.
یک نظرسنجی در اواسط شغلی از کار، مطالعات موردی، الهامات، داستانهای جادهای، فهرستها، نقشهها، روشها و توصیهها است. (موجود در .)
برای اطلاعات بیشتر کنجکاو هستید؟ کالاهای بیشتر را در (از جمله کلاه، پیراهن، پوستر، سنجاق و لوازم جانبی) بررسی کنید.
اینم چند نمونه از کار من. بیشتر می خواهید؟ به کلاس های Skillshare من بپیوندید و !
را کاوش کنید
نمایش نظرات