به نوعی، ما همیشه میدانستیم که نوشتن و بیان خلاقانه خودمان برای ما انسانها بسیار مهم و بالقوه شفابخش است. نوشتن می تواند به تقویت عزت نفس، تعمیق حس خودکنترلی و بهبود خودآگاهی، همه جنبه های مهم یک زندگی خلاقانه موفق کمک کند.
نوشتن شعر به شما امکان میدهد دیدگاهی کاملاً بدیع در مورد چیزهایی داشته باشید که در حال حاضر برای شما مهم هستند... هیچ چیز شما را از گرفتن شخصیت علف باز نمیدارد تا احساسات وحشی خود را کشف کنید:-) همچنین به شما این امکان را می دهد که در مورد تجربیات چالش برانگیز مانند خشم یا غم بنویسید به گونه ای که به دیگران کمک کند درباره آنچه که ممکن است گفتن مستقیم به آنها خیلی سخت باشد بیشتر بدانند. یا به خودتان.
جسیکا یک شاعر بصری و روان درمانگر است که در سوئد زندگی می کند. در این کلاس، او شما را از طریق سه درس خلاقانه راهنمایی می کند تا به شما کمک کند عمیقاً با خودتان ارتباط برقرار کنید و شعر بنویسید.
این کلاس هم برای مبتدیهایی که قبلاً شعر ننوشتهاند و هم برای نویسندههای با تجربهتر مناسب است. نوشتن خلاقانه را از طریق مضامین:
کشف خواهید کردشما نیاز دارید:
تکلیف کلاس:
وقتی در این کلاس شرکت کردید، راههای سرگرمکننده برای برانگیختن شادی خلاقانه را امتحان خواهید کرد. شما همچنین از طریق تأمل و تأمل، ارتباط خود را عمیق تر خواهید کرد و حداقل یک شعر سروده اید که می توانید به آن افتخار کنید و شعر خود را بنامید!
وظیفه اصلی کاوش دروس مختلف و نوشتن حداقل یک شعر، با الهام از یکی از مضامین است.
امید من این است که از روند تأمل و نوشتن لذت ببرید و با هنر شعر نویسی راحت تر شوید. از آنچه نوشتهاید عکس بگیرید و بهعنوان یک تصویر jpg در تالار گفتگو آپلود کنید یا بهصورت pdf ارسال کنید. همچنین در نظر داشته باشید که چند جمله در مورد شعر به اشتراک بگذارید، چه احساسی در حین نوشتن آن داشتید و چه احساسی را امیدوارید خواننده در هنگام گرفتن بخشی از آن احساس کند.
شما انجام خواهید داد:
ابزارهای مبتنی بر علم را برای خلاقان ارائه دهید!
من حتی در کودکی به یاد دارم که چگونه به دنیا نگاه میکردم و احساس ترس مطلق میکردم. من یک زندگی درونی بسیار غنی داشتم و سؤالات زیادی با «چرا...» یا «چطور» شروع میشد که گاهی بزرگها را دیوانه میکرد:-) کنجکاو بودم، اما کمی هم غمگین بودم که نمیتوانم نقاشی بکشم. برای بیان آنچه می دیدم و احساسم در مورد آن.
بعدها در زندگی عکاسی را کشف کردم و از آن زمان به گذشته نگاه نکرده ام. تقریباً 15 سال به عنوان عکاس کار کردم و عمدتاً پرترههایی را هم در نور طبیعی و هم در استودیو عکاسی کردم. من پرتره های شرکتی، داستان های سرمقاله، پرتره های تجاری و سفارشی انجام دادم. من زمانی عروسی انجام دادم که دوربین دیجیتالی وجود نداشت و شما باید به فیلم تکیه میکردید - امروز فکر نمیکنم جرات رفتن به چنین ماموریت شجاعی را داشته باشم:-)
اوایل، متوجه شدم که چگونه درک من از یک شخص در ثانیه ای که دوربین را بین خودم و هرکسی که عکاسی می کردم قرار دادم تغییر کرد. بارها آنها با تصوری خاص از خودشان و اینکه چگونه باید در ذهنشان به نظر برسند به استودیو میآمدند، اما با تجربهای از اینکه خودشان را در نور جدیدی دیده بودند، آنجا را ترک کردند. مانند زن گفت: "این بهتر از ده سال درمان بود".
در آن زمان من تمام وقت به عنوان عکاس و نویسنده کار می کردم، اما زمانی که در نهایت به دانشگاه برگشتم و مدرک خود را در روانشناسی رشد و روان درمانی بالینی گرفتم، برای کسی تعجب آور نبود! چیزی که خیلی ها را متعجب کرد، اما بیشتر من، زمانی بود که دوربین را به سمت خودم چرخاندم و شروع به گرفتن پرتره از خود کردم. اما داستانی وجود داشت که باید گفت، حداقل برای خودم، و تنها راهی که می توانستم آن را ببینم از طریق یک تصویر بود. شروع کردم به استفاده از عکاسی برای تفسیر، درک و لذت بردن از تجربهی خودم از انسان بودن در این دنیای شگفتانگیز، دیوانهکننده و گاهی اوقات بسیار سخت.
در این زمان، من همچنین میدانستم که چگونه و چرا این دیدگاه بیرونی در مورد فرآیندهای داخلی میتواند بسیار دگرگونکننده و شفابخش باشد. در کلاس هایم، این چیزی است که من به کاوش ادامه خواهم داد. چگونه می توانیم از روانشناسی، زیست شناسی عصبی و روش های مدرن روان درمانی برای بهره گیری از خلاقیت خود استفاده کنیم. از آنجایی که من یک معلم مدیتیشن معتبر هستم، ذهن آگاهی زیادی را در کلاس های خود گنجانده ام تا به شما در ایجاد یک حالت درونی آرام که برای کار خلاقانه بهینه است، کمک کنم. من می خواهم شما را راهنمایی کنم تا عمیقاً با خودتان ارتباط برقرار کنید تا بتوانید هنری شخصی و معنادار خلق کنید. بیان هنری من عکاسی و شعر است، اما روش ها و فرآیندها را می توان در همه هنرها به کار برد.
لطفاً در صورت داشتن هرگونه سوال یا ایده با ما تماس بگیرید، خوشحال خواهم شد که از شما بشنوم! یا با من در .
ارتباط برقرار کنیدبه نفس کشیدن ادامه دهید، به خلق کردن ادامه دهید و امیدوارم شما را در کلاس ببینم!
//جسیکا
نمایش نظرات