آیا آماده شیرجه رفتن به دنیای جادویی macrame هستید؟ این کلاس جدید بلیط شما برای دادن حال و هوای جدید و باحال به خانه شما است!
تصور کنید که آویزهای خود را برای گلدان های گل مورد علاقه خود بسازید و طبیعت و رنگ را به فضای خود اضافه کنید. خیلی آسان است!
اما صبر کنید، اینجا هیجان انگیزترین قسمت است! من به شما نشان خواهم داد که چگونه با لهجه های طلایی رنگ خاصی ایجاد کنید. من نشان خواهم داد که چگونه می توان آن استعداد طلایی را در خلاقیت های خود گنجاند و آنها را به قطعات منحصر به فرد پر از شخصیت تبدیل کرد. من مطمئن هستم که پس از این دوره، شما مشتاق خواهید بود که این ویژگی را به هر چیزی که می سازید اضافه کنید.
و حدس بزنید چیست؟ من دو طرح آویز متفاوت را به شما آموزش میدهم که میتوانید آنها را با گلدانها یا بطریهای خود تطبیق دهید.
آماده اید؟ من واقعاً هیجان زده هستم که ببینم چه چیزی ایجاد خواهید کرد.
P.S.: این بار، خودم ابتکار عمل را به عهده گرفتم تا صدای کلاس را بسازم، و در حالی که تمرین زیادی داشتم، هنوز انگلیسی من کامل نیست. با این حال، من تلاش زیادی کردم و امیدوارم بدون هیچ مشکلی مرا درک کنید. لطفا اشتباهات من را ببخشید!
من را اینجا پیدا کنید:
می توانید اینستاگرام من را بررسی کنید و نتیجه خود را با هشتگ #shibumipatterns من منتظر شما هستم نشان دهید! حتی اگر دوست دارید، میتوانید از فروشگاه من Etsy دیدن کنید، جایی که الگوهای گلدوزی بامزه زیادی را برای ادامه یادگیری خواهید یافت!
در این کلاس، خود را در دنیای شگفت انگیز گره های ماکرامه غوطه ور خواهید کرد. شما یاد می گیرید که چگونه دو مدل متمایز از چوب لباسی برای گلدان بسازید و چگونه با لهجه های طلایی به آن جلوه ای شخصی بدهید.
برای رسیدن به این هدف، در ساخت انواع گره های ماکرامه ساده تسلط خواهید داشت که به ما امکان می دهد دو چوب لباسی خود را بسازیم.
با این چوب لباسی ها، می توانید خانه خود را تزئین کنید، زیباترین گل های خود را به نمایش بگذارید، یا هدیه ای خاص، متمایز و پر از شخصیت بسازید.
من مطمئن هستم که شما عاشق نتیجه خواهید شد. پایش هستی؟ خب، پس بیایید شروع کنیم!
سلام!
من داستانم را به شما می گویم و اینکه چگونه به اینجا رسیدم. می تونی منو جینی صدا کنی و... می دونی چیه؟ من همیشه خودم را فردی غیرخلاق یا بهتر بگویم اصلا خلاق نمی دانستم و موضوع من اعداد بود. شاید ذهن مربع من به من اجازه نمی داد که در اعماق وجودم ببینم که باید آن را آزاد کنم و از منطقه راحتی خود خارج شوم.
وسواس من نسبت به اعداد باعث شد در رشته مهندسی تحصیل کنم و از این دنیای جادویی بیشتر و بیشتر دور شوم. گفته می شود تحلیلگرترین و منطقی ترین افراد بیشتر از سمت چپ مغز ما استفاده می کنند، در حالی که کسانی که تخیل تر و خلاق تر هستند بیشتر از نیمکره راست استفاده می کنند. من عادت داشتم مغزم را با سمت راست کوچک و تقریبا نامحسوس تصور کنم. و من مدام عباراتی مانند:
را برای خودم تکرار کردم"من هنوز آمادگی کافی ندارم"
"من استعداد ندارم"
"همه بهتر از من این کار را انجام می دهند"
"من نمی دانم از کجا شروع کنم"
SHIBUMI = کمال ناقص.
تا همین اواخر بود که کمال گرایی خود را کنار گذاشتم، جرات کردم و به خودم اجازه آزمایش دادم، و خدای من، چطور ممکن بود؟ من هم توانستم ایجاد کنم!
وقتی شروع کردم، مثل این بود که یک ماشین پیچیده را به حرکت درآورم، هیچ راه برگشتی وجود نداشت، ایدهها در هر زمان و هر لحظه آمدند، احساس خیلی خوبی داشت! انگار آن قسمت از مغزم خوابیده بود و منتظر بود تا آن را به حرکت درآورم.
فهمیدم که بدترین دشمن من خودم بوده ام و همه ما اگر به آن ایمان داشته باشیم می توانیم این کار را انجام دهیم. در واقع برای من این به نوعی مدیتیشن تبدیل شده است که به ذهن من کمک می کند تا فرار کند، آرام شود و نگرانی های روزانه را فراموش کند.
با من بیا، من به شما کمک خواهم کرد تا جنبه خلاق خود را بیدار کنید!
آغوش گرم،
جینی!
نمایش نظرات