برای اینکه بدانید چرا اینجا هستم و چه چیزی را برای تدریس انتخاب کردهام، باید چند چیز درباره من بدانید. و من خیلی خوشحالم که به شما بگویم.
از آنجایی که من هرگز به صخرهها اعتقاد نداشتم، این بخش کمی طولانیتر از آنچه قبلاً عادت کردهاید خواهد بود، اما امیدوارم در برخی موارد سرتان را تکان دهید، به سختی ارتباط برقرار کنید. در مورد دیگران، و در پایان احساس کنید که مرا به اندازه کافی می شناسید که بغلم کنید و در جنبش شادی من به من بپیوندید.
آماده اید؟
من 22 جایزه بین المللی تبلیغاتی دارم که در زمان کار در 3 کشور برنده شدم. و برای طولانی ترین زمان فکر می کردم که این جالب ترین چیز در مورد من است.
نه اینکه این چیزی برای گرامی داشتن نیست، اما من صمیمانه معتقد بودم که جوایز به سختی به دست آورده ام (و در نتیجه حرفه ام) که برای آنها بیش از آنچه باید فداکاری کردم، تنها چیزهایی بود که من را لایق ساخت. . اینکه آنها به تنهایی مرا دوست داشتنی یا خواستنی کردند.
من در تمام زندگی ام معتقد بودم که خوشبختی در چیزی غیر از خودم است.
به آرامی، اشتباه کردم. زمان بزرگی است.
2 دهه و نیم طول کشید تا بفهمم که شادی در تمام مدت من وجود دارد.
اما برای کشف این موضوع، ابتدا باید شجاعت داشتم که به درونم نگاه کنم.
ترسناک است، اینطور نیست؟ روح ما؟ "درون" ما؟
فقط برای کشف آن "شجاعانه" در نظر گرفته می شود.
ما به ندرت وارد آن می شویم. ما واقعاً با خودمان نمینشینیم یا حتی با خودمان حرف نمیزنیم.
ما با اجتناب از احساساتمان، جستجوی خوشبختی در شغل بعدی، رابطهی بعدی، پرخوری دسر نیمهشب، سیگار، الکل و غیره، شغلی ایجاد کردهایم.
و نکته اینجاست که من از نظر مذهبی بیش از 2 دهه تمام کار را برای اجتناب از خود و زخم های خودم انجام دادم و می توانم با اطمینان کامل بگویم که این کار برای مدت طولانی جواب نمی دهد.
حداقل، برای من کار نکرد اصلاً.
کاری که انجام داد این بود که من را به خرابی های متعدد سوق داد.
در 29 سالگی زانو زده بودم. از نو. برای سومین بار.
ترومای زیادی درمان نشده بود، هنوز درد زیادی از سالها آزار جسمی و روحی باقی مانده بود که سعی کردم آنها را عمیقتر و عمیقتر دفن کنم.
حالم به پایان رسیده بود، زیرا لعنتی لیاقت بهتری را داشتم. از زندگی!
و بنابراین من تصمیم گرفتم به همه آن نگاه کنم. خوب، مطمئناً از همه چیز فرار می کردم.
همه دردها، همه احساسات، همه پوچی ها، همه شک به خود.
بله، ترسناک بود. خیلی ترسناک است.
اما نه به اندازه بازگشت به زندگی پر از درد، رنج خاموش، اجتناب (و به آرامی کشتن) ایمان کوچکی که برایم باقی مانده بود! نمیتوانستم به زندگیای برگردم که در آن «ناراحتی محیط پیشفرض من بود و درد بهترین دوست من بود».
نه. من باید به آنچه مانع خوشحالی من بود نگاه می کردم.
اما من آن را ذره ذره انجام دادم. گام به گام. نفس با نفس.
اگر بخواهیم به یکباره به همه زخمها و بلوکهایمان نگاه کنیم، تحمل آنها بسیار زیاد است و ممکن است باعث آسیب بیشتر شود.
اما وقتی از ابزارهای ساده استفاده میکنیم ایجاد تغییرات کوچک و تغییرات کوچک، منجر به نتایج معجزه آسایی می شود. در واقع، ایجاد این تغییرات به خودی خود یک معجزه است.
زیرا وقتی به گذشته نگاه می کنیم، آن تغییرات کوچک چیزی است که منجر به تغییر کل زندگی ما می شود.
از کجا بدانم؟ من مدرک زنده ام!
فقط یک دانه خردل ایمان کافی است تا معجزه ها به وجود بیایند!
شوخی نمیکنم وقتی میگویم وقتی بالاخره تصمیم گرفتم شادی را امتحان کنم، وقتی قصد خوشحالی را داشتم، راهحلهایی برای درمان شروع به سرازیر شدن کردند.
منابع، معلمان، دورهها و ابزارها شروع به سرازیر شدن کرد.
نکته اینجاست که من "چگونه به جهان هستی" را رها کردم.
به جای تمرکز بر مشکلات، فقط روی استقبال از راه حل ها تمرکز کردم.
این به خودی خود یک تغییر عظیم برای من.
من به سفری به درون هدایت شدم. یکی پر از شفا و یافتن شادی.
آسان نبود و روزهای بد زیادی داشت، اما نتیجه؟
بسیار ارزشمند است.
من به مرور اصولی که سالها قبل در حین انجام دوره گواهینامه شفای تتا یاد گرفتم، هدایت شدم. این به اندازه کافی نبود.
بنابراین، مصمم شدم تمام تلاشم را انجام دهم تا احساس بهتری نسبت به قبل داشته باشم، ایمان جهشی به خرج دادم و در یادگیری آگاهی دسترسی سرمایه گذاری کردم، شروع به تمرین منظم EFT (تکنیک آزادی عاطفی) کردم. کلاسهایی را در مورد یادگیری مدیتیشن انجام دادم و حتی دورههایی را توسط گابریل برنشتاین، جو ویتال و استیو جی جونز تکمیل کردم.
بله، واقعا. من یک آرسنال از ابزارهایی دارم که از 21 سالگی انتخاب کرده ام.
مسئله این است که تا 2 سال پیش، هرگز متعهد به استفاده درست از آنها نبودم.
ترس بیش از حد بر من نفوذ کرده بود و من واقعاً معتقد بودم که قرار نبود خوشحال باشم.
اما 29 سال انتخاب ترس به جای ایمان با مشکلات سلامتی، تردید در افسردگی شدید و فقط احساس ناخوشایند ناخوشایند در تمام مدت همراه بود.
بنابراین. واضح است که ترس برای من کار نکرده بود و با این حال من بسیار به آن وفادار بودم.
من فکر میکردم که اگر سعی میکنم 50% به همان اندازه که به UnHAPPYness وفادار بودم به شادی وفادار باشم و فقط از ابزارهای HAPPYness استفاده کنم. من یاد گرفتم، شاید تا حدودی احساس بهتری داشته باشم.
در آن لحظه چیزی برای از دست دادن نداشتم و از نظر من، همه چیز فقط می توانست بهتر شود.
و آیا تا به حال! آنها 1000 برابر بیشتر از آنچه من تصور می کردم بهبود یافتند!
زیرا حقیقت این است که من اکنون در 32 سالگی می دانم که جالب ترین چیز در مورد من جوایز نیست، هرگز چنین نبوده است!
این واقعیت است که من تمام شهامتی را که داشتم جمع کردم و تصمیم گرفتم به انتخاب عشق و شادی به جای ترس ادامه دهم. این که تصمیم گرفتم حقیقت و نورم را با جهان به اشتراک بگذارم.
و این باعث شد:
هنرمندی معنوی باشم که آثار هنری الهامبخش و کارت تأییدی را خلق میکند که مردم را متاثر میکند. در شادی و همچنین هنر HAPPYness را برای مردم شخصی سازی می کند.
(در اینستاگرام @TheHAPPYnessAddict را بررسی کنید)
نویسنده ای که قرار است اولین کتاب خود را چند ماه دیگر منتشر کند (همچنین به نام بیشتر از "بیشتر از" مبارک )
یک مدافع سلامت روان و تأثیرگذار که به آموزش ابزارهای HAPPYness و هک ها در صفحه اینستاگرام خود در کنار هنر خود ادامه می دهد. (بله، من واقعا عاشق اینستاگرام هستم!)
یک سخنران انگیزشی مشتاق!
و اکنون یک معلم Skillshare!
لایک واااااااااااااااات!
من هنوز باید خودم را نیشگون بگیرم تا باور کنم که دارم این زندگی را می کنم زیرا همه این چیزها را دوست دارم!
همه موارد بالا به واقعیت من تبدیل شدند زیرا تصمیم گرفتم شجاع باشم و عشق و شادی را به جای ترس انتخاب کنم. با استفاده مداوم و سرسختانه از ابزارهای HAPPYness خود!
و عمدتاً به این دلیل که تصمیم گرفتم این ابزارها را با بیشترین تعداد ممکن به اشتراک بگذارم!
این مأموریت و هدف روحی من شد که به مردم کمک کنم در زندگی خود شاهد همان معجزاتی باشند که من انجام دادم! زیرا اگر برای من اتفاق بیفتد، ممکن است برای هر کسی اتفاق بیفتد!
اما کل این شادی یک گیرایی دارد.
نکته مهم این است که شما باید ثابت قدم باشید. .
هر بار که ترس و الگوهای قدیمی سعی در تسخیر خود دارند، باید تمرین شادی خود را (که شامل ابزارهای شادکامی است که در کلاس خود آموزش خواهم داد) ادامه دهید. انتخاب بازگشت به شادی همین کار را نیز انجام دهید، من فقط یک سوال از شما دارم:
آیا آمادهاید شادتر از همیشه باشید؟
این کار آسان نخواهد بود، اما ارزشش را ندارد!
و من در هر مرحله از شما حمایت خواهم کرد!
اگر وارد شدهاید، من وارد شدهام.
و همینطور جهان، من آن را تضمین میکنم.
هنگامی که آماده شدید، پروفایل من را دنبال کنید، و امیدوارم که شما را ببینم در کلاس!
وقت آن است که شادترین نسخه خود را به خود هدیه دهید! شما بسیار شایسته آن هستید. این نشانه ای است که شما به دنبال آن خوشبختی هستید، و به طور کلی. ..