چگونه بر نیاز به بیشترین، اولین و بهترین بودن غلبه کنیم...
در این دوره آموزشی خواهید آموخت:
آیا برای کامل بودن تلاش می کنید؟ هرگز احساس رضایت کامل از وضعیت فعلی ندارید؟ آیا فکر می کنید به اندازه کافی خوب نیستید، خود را یک بازنده تصور کنید؟
اگر می خواهید از همه بیشتر، اولین و بهترین باشید... بس کنید! کمال گرایی شما را نابود می کند.
کمالگرایان به شدت از دیگران و خودشان انتقاد میکنند. آنها در هر کاری که انجام می دهند برای رسیدن به بهترین عملکرد و اهداف خود تلاش می کنند. چیزی که آنها نمی توانند در خودشان بپذیرند چیزی است که در دیگران رد می کنند.
آنها سعی می کنند با عملکرد خود دیگران را راضی کنند. و اگرچه آنها را تشویق به برتری می کند، اما ترس از شکست را نیز القا می کند.
اگر برای کامل بودن تلاش می کنید، تمایل دارید خود را با دیگران مقایسه کنید و اغلب سعی می کنید آنها را تحقیر کنید.
افراد سخت تلاش میکنند تا زندگیشان بینقص به نظر برسد تا مشکلات اساسی اساسی را بپوشانند.
آیا هیچ یک از این عبارات برای شما آشنا به نظر می رسد؟
به من گفته شده است که من بیش از حد قضاوت کننده هستم و اغلب به بدترین حالت دیگران فکر می کنم
من احساس میکنم که دیگران انتظارات غیرواقعی بالایی از من دارند
از درخواست کمک متنفرم، زیرا ممکن است به عنوان یک نقص یا ضعف تلقی شود
من نمی توانم وقفه را تحمل کنم
اگر خانه/دفتر من به دقت سازماندهی نشده باشد، نمی توانم تحمل کنم
من فکر می کنم که دیگران دائماً در حال قضاوت من هستند و از من احساس نارضایتی می کنند.
وقتی احساس میکنم مورد انتقاد قرار میگیرم واقعاً ناراحت میشوم
من احساس میکنم باید همه کارها را خودم انجام دهم زیرا هیچکس نمیتواند کارها را به درستی انجام دهد
نمیتوانم به اشتباهی که مرتکب شدم فکر نکنم
واگذاری نمایندگی برای من دشوار است
من چیزی میخواهم که یا کامل باشد یا اصلاً نباشد
من دائماً کار را قبل از اینکه تمام شده در نظر بگیرم، بررسی و بازبینی میکنم.
من مراقب نحوه بیان چیزها هستم تا مردم مرا دوست داشته باشند
«نه» گفتن برای من بسیار دشوار است
اگر برای خودم وقت بگذارم احساس گناه می کنم
درخواست آنچه می خواهم برای من سخت است
من از هر موقعیتی که ممکن است تقابلی باشد اجتناب می کنم
از ترس طرد شدن یا احمق به نظر رسیدن تمایلی به ایجاد رابطه با دیگران ندارم
وقتی دیگران همه چیز را درست متوجه نمی شوند، عصبانی می شوم
وقتی تصمیمی میگیرم، اغلب به انتخابم شک میکنم
من از موقعیت های اجتماعی اجتناب می کنم زیرا احساس ناراحتی می کنم
من نسبت به افراد موفق تر، جذاب تر از من احساس حقارت می کنم
اگر احمق به نظر برسم یا اشتباهی مرتکب شوم، مردم به من نگاه می کنند.
اگر اشتباهی مرتکب شوم احساس نابودی می کنم
من بسیار رقابتی هستم و نمی توانم بدتر از دیگران کار کنم
از امتحان کردن چیزهایی که ممکن است در آنها خوب نباشم اجتناب می کنم
نمیخواهم دیگران عیبهای من را ببینند
من نگران این هستم که مردم در مورد من چه فکری کنند
من می خواهم به عنوان یک فرد خوب تصور شوم
من یک عیب یاب هستم، وقتی دیگران اشتباه می کنند باید اصلاح کنم
میبینم که در مورد جزئیات دقیق یک کار وسواس دارم
احساس میکردم که هرگز نمیتوانم انتظارات والدینم را برآورده کنم
شکایت از محصول یا خدمات ضعیف برای من سخت است
من تمایل دارم نسبت به خانواده/همکارانم کاملاً انتقاد کنم که باعث مشاجره و احساسات بد می شود
اگر فکر کنم کسی ممکن است درباره من بد فکر کند، احساس اضطراب می کنم
من نسبت به اشتباه کردن در مقابل دیگران بسیار خودآگاه هستم
اگر همیشه خوب کار نکنم، مردم به من احترام نخواهند گذاشت
از آن متنفرم اگر از ابتدا چیزی را درست دریافت نکنم
هر پروژه ای که من انجام می دهم باید 100 درصد کامل باشد
من دوست ندارم که دیگران کاری را آنطور که من انجام می دهم انجام نمی دهند
من دوست دارم برای هر چیزی که ممکن است اتفاق بیفتد آماده باشم
اگر چند پوند اضافه کنم، شبیه خوک خواهم شد
وقتی نیاز به انجام کاری دارم اغلب مضطرب و افسرده هستم
میتوانم روی جزئیات بسیار متمرکز باشم
اگر مردم خود واقعی من را می دانستند، از من متنفر بودند
اگر در طول رژیم یک کلوچه بخورم، به خوردن ادامه میدهم زیرا قبلاً رژیم را خراب کردهام
اگر شلوارک بپوشم وحشتناک به نظر می رسم زیرا پاهایم چاق است
من اغلب از کلمه "باید" استفاده می کنم.
سرگرم شدن خوب است، اما فقط پس از اتمام تمام کار
من هرگز واقعاً از کارم راضی نیستم. هیچ وقت احساس نمی شود کاملاً تمام شده است
اعتماد به نفس من به دستاوردهای من بستگی دارد
اگر شکست بخورم، تمایل دارم بارها و بارها در مورد آن نشخوار کنم.
من هرگز نمی توانم کسی را برای شام بخورم زیرا خانه من به هم ریخته است
تمام پروژهها برای من سخت است زیرا همیشه میتوانم کارهای بیشتری برای بهبود آنها انجام دهم
اگر گزارش من کامل نباشد، اخراج خواهم شد
من بلاتکلیف هستم زیرا می ترسم اشتباه کنم
من باید برای هر پروژه داوطلب شوم
من باید بیپایان شایستگی خود را در محل کار ثابت کنم و این خستهکننده است
فکر کردن خارج از چارچوب برای من سخت است
هیچ کس قدر من را نمی داند
اگرچه پول خوبی به دست میآورم، مدام فکر میکنم که کافی نیست
من می خواهم احساس کنم و موفق به نظر برسم، بنابراین پول زیادی را برای لباس ها و اقلام وضعیت (ماشین، تلفن و غیره) خرج می کنم
کمالگرایان تمایل دارند:
در اینجا برخی از اثرات منفی کمال گرایی آورده شده است:
افراد کمال گرا، علیرغم اینکه ثروتمند، سالم، مشهور و باشکوه هستند، ناراضی هستند.
آنها خوبی های زندگی خود را نادیده می گیرند در حالی که روی بدی ها تمرکز می کنند. اگرچه آنها سخت کار می کنند، تلاش می کنند تا همه چیز را با دقت انجام دهند، اما آنها افرادی هستند که قرار است موفق و شاد باشند، اکثرا اینطور نیستند. افراد دیگر آنها را موفق میدانند، اما کمالگراها خود را شکستخورده میبینند و کاملاً خوشحال نیستند.
کمالگرایی باعث میشود که در خانه بمانید، فرصتسازی نکنید و پروژهها را به تعویق بیندازید. باعث می شود فکر کنید زندگی شما بدتر از آنچه هست است. این شما را از خود بودن باز می دارد. شما را تحت فشار قرار می دهد؛ به شما می گوید که خوب بد است.
پس بیایید کمال گرایی را کنار بگذاریم و زندگی شادی داشته باشیم!
وظیفه شما این است که احساسات خود را در مورد موقعیت های خاص و رویدادهای زندگی که از نظر روانی برای شما سخت و غیرقابل تحمل هستند، یادداشت کنید. به عنوان مثال:
بعد از گذراندن دوره، اظهارات خود را دوباره بخوانید و دوباره بررسی کنید. دریابید که کدام عبارات دیگر برای شما مشکلی ندارند و باید روی کدام یک از آنها کار کنید.
موفق باشید!
تندرستی و خوشبختی
نمایش نظرات